پشتیبانی021-37651

معنی بزرگ به انگلیسی | large - big

مقالات
انگلیسی
مدت زمان مطالعه : 0 دقیقه
۶ آبان ۱۴۰۳
تعداد بازدید : 558
5

کلمه بزرگ به انگلیسی به صورت "large" یا "big" ترجمه می شود؛ از این رو این واژه به عنوان یک صفت به معنی بزرگ، بزرگترین یا حتی معنای دیگری مورد استفاده قرار می گیرد. "بزرگ" به عنوان یک صفت در این جملات به معنای اندازه بزرگ، مقیاس بزرگ، تعداد زیاد و یا اهمیت بزرگ مورد استفاده قرار گرفته است. این واژه در آموزش زبان انگلیسی موارد مختلفی می تواند به کار رود و معانی مختلفی از آن تا آنجا که متن مورد نظر می خواهد، تغییر کند. با آموزشگاه زبان ملل همراه باشید.

  1. The large elephant at the zoo captured the attention of all the visitors with its majestic size.
    (فیل بزرگ در باغ وحش توجه تمام بازدیدکنندگان را با اندازه شگفت آورش جلب کرد.)
  2. My grandparents have a large, beautiful garden with a wide variety of flowers and trees.
    (پدر و مادر بزرگوار من یک باغ بزرگ و زیبا با انواع مختلفی از گل ها و درخت ها دارند.)
  3. The company is planning to launch a large-scale marketing campaign to promote their new product.
    (شرکت قصد دارد یک حمله بازاری بزرگ را برای تبلیغ محصول جدیدش اجرا کند.)

    معنی بزرگ به انگلیسی
  4. We went on a hike and discovered a large, hidden waterfall deep within the forest.
    (ما به یک کوهنوردی رفتیم و یک آبشار بزرگ و مخفی را در عمق جنگل کشف کردیم.)
  5. The large pizza we ordered was more than enough to feed the entire group.
    (پیتزای بزرگی که سفارش دادیم بیشتر از کافی بود تا تمام گروه را پر کند.)

مطالعه بیشتر: بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران

بزرگ به انگلیسی چی میشه؟

کلمه "بزرگ" به انگلیسی می تواند به معانی مختلفی ترجمه شود و بستگی به سیاق جمله و نوع کلمه استفاده شده دارد. مطالعه بیشتر:

بزرگ به انگلیسی چی میشه؟

1. بزرگ (صفت) - Big / Large: این کلمه به عنوان صفت برای توصیف اشیاء یا انسان ها به معنای "بزرگ" یا "عظیم" استفاده می شود. مثلاً:
"The elephant is a big animal." (فیل حیوان بزرگی است.)

2. بزرگ (صفت) - Great: در برخی موارد، "بزرگ" به معنای عظمت یا شهرت نیز به کار می رود. مثلاً:
"Alexander the Great was a famous conqueror." (الکساندر بزرگ تاج پوشی مشهوری بود.)

مطالعه بیشتر: فلش به انگلیسی

3. بزرگ (صفت) - Elder: این معنی از "بزرگ" به عنوان معادل انگلیسی برای "پیرتر" یا "بزرگتر" به کار می رود. مثلاً:
"My older brother is 5 years older than me." (برادر بزرگتر من 5 سال از من پیرتر است.)

4. بزرگ (اسم) - Adult: در بعضی از لغات، "بزرگ" به معنای شخصی که به سن بزرگی رسیده و از دوران کودکی گذشته است، به عنوان اسم به کار می رود. مثلاً:
"In most countries, you are considered an adult at the age of 18. (در اکثر کشورها، در سن 18 سالگی به عنوان یک بزرگ تلقی می شوید.)

5. بزرگ (قید) - Highly: این کلمه به عنوان یک قید برای تعیین میزان یا درجه چیزی به کار می رود. مثلاً:
"She is highly intelligent (او بسیار باهوش است.)

6. بزرگ (فعل) - To Grow: همین طور به عنوان یک فعل، "بزرگ" به معنای رشد یا بالغ شدن استفاده می شود. مثلاً:
"Children grow into adults." (کودکان به بزرگسالی تبدیل می شوند.)

مطالعه بیشتر: اسامی سیاره ها به انگلیسی

کلمات مترادف big در انگلیسی

Huge hyooj بسیار بزرگ
Enormous ih-nawr-muhs عظیم
Massive mas-iv ضخیم و بزرگ
Gigantic jahy-gan-tik عظیم و بزرگ
Colossal kuh-los-uhl بزرگ و عظیم
Immense ih-mens بزرگ و وسیع
Substantial suhb-stan-shuhl معتبر و قابل توجه
Jumbo juhm-boh بسیار بزرگ و ضخیم
Tremendous tri-men-duhs شگفت آور و بزرگ
Vast vast بسیار بزرگ و وسیع
Expansive ik-span-siv بزرگ و گسترده
Oversized oh-ver-sahyzd بزرگتر از اندازه معمول
Whopping wop-ing بزرگ و قابل توجه
Sizeable sahyz-uh-buhl بزرگ و قابل توجه
Monumental mon-yuh-men-tl عظیم و تاریخی
Mammoth mam-uhth ماموت (بزرگ و وحشی به شکل ماموت)
Grand grand بزرگ و باشکوه
Bulky buhl-kee حجیم و بزرگ
Mighty mahy-tee قدرتمند و بزرگ
Spacious spey-shuhs فضای وسیع و بزرگ
سریع ترین اتفاق
تخفیف ویژه
ثبت دیدگاه
درخواست مشاوره تلفنی رایگان با کارشناسان موسسه ملل