معنی mood به فارسی
معنی mood به فارسی چه می شود؟ برای یادگیری زبان انگلیسی باید جنبه های مختلفی از زبان را در نظر گرفت که بخش مهمی از آن لغت ها می باشند. دریایی از لغات با کاربردهای متفاوت رو به روی ما وجود دارد که باید با تلاش و پشتکار فراوان و همچنین با درایت و تمرین مداوم به آن ها مسلط شویم. در آموزشگاه زبان ملل تمام جوانب زبان انگلیسی در نظر گرفته خواهد شد و شما می توانید با اطمینان کامل به یادگیری این زبان بپردازید.
معنی مود به فارسی
در واقع واژه « مود » امروزه زیاد مورد استفاده قرار می گیرد و به معنای حالت آگاهانه ذهن یا احساس غالب می باشد. در بیان کلی می توان گفت که احساس را نشان می دهد. به این جمله توجه فرمایید.
- He's been in a good mood all week.
او کل هفته را در حالت روحی خوبی بود.
در برخی موارد این واژه برای نشان دادن حال و هوای هنری یا در زمینه ادبیات به کار می رود. در کل حال و هوای احساسی را می توان با این واژه بیان نمود.
- The mood of the country was optimistic.
حال و هوای کشور خوش بینانه بود.
- The dark mood of the movie.
حال و هوای تاریک فیلم.
این واژه در زبان انگلیسی مترادف هایی دارد که در ادامه آن ها را برای شما عزیزان می آوریم.
- Mode: حالت
- Spirit: روح
- Temper: خلق و خوی
به مثال های زیر در مورد معنی mood توجه فرمایید.
- The public mood changed dramatically after the bombing.
بعد از بمباران (بمب گذاری) وضعیت روحی مردم به طور قابل توجهی تغییر کرد.
- My friend is in a bad mood.
دوستم حس و حال بدی دارد.
- My teacher is in a good mood today.
معلمم امروز حس و حال خوبی دارد.
- She is just not in the mood for a party tonight.
او امشب اصلا حس و حال مهمانی رفتن را ندارد.
- My mother is not really in the mood to go out tonight.
مادرم امشب واقعا حس و حال بیرون رفتن را ندارد.
معنی mood food به فارسی
در ادامه توضیحات در مورد معنی mood، به واژه ای می رسیم که قصد داریم در مورد آن نیز توصیحاتی ارائه دهیم. برخی این واژه را در زبان فارسی به عنوان « غذای خلقی» ترجمه می نمایند. به این جمله ها دقت کنید.
- Hmm, well, that is his good - mood food.
هوممم، خوب، این حس و حال خوب غذایی او است.
- I'm in the mood for food!
من در حس و حال یا ( حال و هوای ) غذا خوردن هستم!
- I'm the hungry dude in the mood for food.
من آدم گرسنه ای هستم که در حال و هوای غذا خوردن قرار دارم.
- Then they're in the mood, the mood for food.
سپس آن ها در حال و هوای غذا خوردن هستند.
- I'm not in the mood for food.
حوصله غذا خوردن ندارم. در حال و هوا ( مود ) غذا خوردن نیستم.
- I'm in the mood for Mexican food.
در حال و هوای غذای مکزیکی هستم.
مقاله پیشنهادی: ابراز حال خوب به انگلیسی با عبارات متفاوت
مقاله پیشنهادی: بهترین ترجمه انگلیسی به فارسی | 13 بهترین مترجم آنلاین 2024
معنی mood off به فارسی
امروزه با توجه به استفاده همه اقشار جامعه از گوشی های همراه و استفاده از اینترنت، معنی مود در فضای مجازی نیز زیاد مورد استفاده قرار می گیرد و برای بیان احساسات این واژه کاربرد زیادی دارد. زمانی که فردی حال و هوای انجام دادن کاری را نداشته باشد از این واژه استفاده می شود. در واقع می توان گفت که آن شخص در « حال و هوا یا خلق و خوی خاموش » به سر می برد. به این جمله دقت کنید.
My friend is not interested to attend the party, can I say " she is in mood off. She will not come to the party tonight."
دوست من علاقه ای به شرکت در مهمانی ندارد، می توانم بگویم که « او در حال و هوا یا خلق و خوی خاموش است. او امشب به مهمانی نمی آید.»
البته این عبارت دقیقا با مفهوم « حالت خاموش » به کار نمی رود و می توان گفت که در حالت نامطلوب یا شرایط روحی ناکافی قرار دارد. یعنی شخص در شرایط روحی قرار دارد که به اندازه کافی شاد نیست و نمی تواند برای رفتن به پارتی یا مهمانی مناسب باشد. پس با توجه به این مثال و توضیحات ارائه شده، عبارت " mood off " را در شرایطی می توان مورد استفاده قرار داد که شخص در حالت روحی مناسبی قرار ندارد.
مقاله پیشنهادی: حوصله ندارم به انگلیسی | معادل ها + تلفظ
مقاله پیشنهادی: اعصاب نداشتن به انگلیسی