داستان کوتاه آموزنده آلمانی
راههای زیادی برای یادگیری یا آموزش زبان آلمانی وجود دارد، اما رویکرد مورد علاقه من استفاده از داستان سرایی است. یادگیری یک زبان به راحتی میتواند به یک کار طاقت فرسا تبدیل شود، اما خواندن داستان یک راه سرگرم کننده برای یادگیری است.
برخلاف تلاش روزانه خودآگاه، با تعلیق آگاهی خود از این واقعیت که در حال یادگیری یک زبان خارجی هستیم (که – بپذیریم – نسبتاً ترسناک است!)، میتوانیم بلوکهای ذهنی را دور بزنیم و فرآیند فراگیری زبان جدید را انجام دهیم. کلمات بسیار کارآمدتر و لذت بخش تری در داستان وجود دارد. آیا تا به حال این تجربه را داشتهاید که آنقدر در یک رمان یا داستان غرق شوید که همه چیز اطراف خود را کاملاً فراموش کنید؟ این دقیقاً همان چیزی است که من در مورد آن صحبت میکنم.
فقط یک نکته وجود دارد: شما باید داستانی را پیدا کنید که هم به اندازه کافی ساد و قابل درک باشد، یعنی برای سطح فعلی شما مناسب باشد و هم به قدر کافی جالب باشد که شما را با خود همراه نماید. باید به اندازه کافی کلمات جدید وجود داشته باشد. اولین ایده بسیاری از مردم این است که نگاهی به کتابهای کودکان بیندازند، نقطه شروع دیگر ممکن است داستانهایی باشد که به سبک آلمانی ساده شده خاص نوشته شده اند، اما به احتمال زیاد دانش آموزان بزرگسال این متون را خسته کننده مییابند.
به همین دلیل است که در این مقاله چند داستان کوتاه جمع آوری کرده ام که نه تنها برای زبان آموزان مبتدی و متوسط قابل مدیریت هستند، بلکه ادبیات بسیار خوبی نیز دارند. بیشتر این داستانهای کوتاه در دوران پس از جنگ نوشته شدهاند، زیرا پس از وحشتهای جنگ جهانی دوم، بسیاری از نویسندگان احساس میکردند که زبان آنها، درست مانند سرزمین مادریشان، نیاز مبرمی به شروعهای تازه دارد و باید از بقایای رقتها و رقتها رها شود. ایدئولوژی این نویسندگان زبان جدیدی را توسعه داد که ویژگی آن سادگی و کوتاهی بود. این همان چیزی است که این داستانهای کوتاه را راهی عالی برای تمرین آلمانی میکند.
این داستان آلمانی درباره مرد جوانی است که خانه و خانواده خود را در جریان بمباران از دست داده است. از طریق یک ساعت آشپزخانه باقی مانده، او مراقبت از مادرش را به یاد میآورد و زندگی خانوادگی از دست رفته خود را به عنوان یک حالت فرد باقی مانده، درک میکند.
"Die Küchenuhr" احتمالاً مشهورترین داستان کوتاه ولفگانگ بورچرت است و اغلب در مدارس آلمان مطالعه میشود تا دانش آموزان را با مفهوم Trümmerliteratur آشنا کند. این یک مثال قابل توجه از این امر است که چقدر میتوان با استفاده از کلمات بسیار کم مطالب عمیقی را بیان کرد.
در این داستان توسط هاینریش بل، برنده جایزه نوبل ادبی، یک ماهیگیر و یک جهانگرد دیدگاههای خود را در مورد زندگی و «اخلاق کار» تبادل میکنند. این داستان کوتاه که در میانه Wirtschaftswunder آلمان (رونق اقتصادی) در سال 1963 نوشته شد، رونق تازه یافته را زیر سوال میبرد، اما محتوای آن جاودانه است و اکنون بیش از همیشه معتبر است. ممکن است چند کلمه دشوار در اینجا وجود داشته باشد، بنابراین استفاده از فرهنگ لغت نیز توصیه میشود.
این داستان کوتاه که در سال 1958 نوشته شده است درباره مردی است که به یک مصاحبه شغلی میرود و در چرخ دندههای بوروکراسی گیر میکند.
این داستان بیشتر یک تمثیل است تا یک داستان کوتاه، به مردی میپردازد که به دلیل ظاهرش احساس میکند از جامعه طرد شده است و سعی میکند مردم را در هنگام قدم زدن در یک شهر متقاعد کند که او را بپذیرند.
این داستان کوتاه توسط Wolfdietrich Schnurre بین سالهای 1945 و 1948 نوشته شده است، درباره خانوادهای است که از میان مهلکهای بایر فرار میکنند. خانواده که از گرسنگی درد میکشند به دنبال غذا میگردند و وقتی پدر در نهایت یک نان پیدا میکند، مجبور میشود انگیزههای واقعی خود را ارزیابی کند.
اگر متون بالا هنوز خیلی سخت هستند، میتوانید به کتاب (Kindle / iBooks / ePUB) نیز نگاهی بیندازید که مجموعه ای از داستانهای کوتاه آلمانی برای مبتدیان است و به زبان آلمانی ساده شده نوشته شده است. سوالات درک مطلب این کتاب به عنوان پله ای برای یادگیری زبان آلمانی با ادبیات معتبر طراحی شده است.
لینک های مرتبط :