صفات در انگلیسی

صفات به انگلیسی کلماتی هستند که برای توصیف ویژگیهای اشیا، مفاهیم، افراد و سایر موارد استفاده میشوند. صفتها اطلاعات بیشتری درباره ویژگیها و وضعیت اشیا به ما میدهند و کمک میکنند تا تصویر دقیقتری از آنها بسازیم. صفتها در جمله معمولاً قبل از اسم قرار میگیرند تا آن اسم را توصیف کنند. معادل صفت به انگلیسی Adjective میشود.
انواع صفت در انگلیسی
در زبان انگلیسی، هر صفت نقش خاصی در جمله دارد. برخی از صفات ویژگیهای اشیا و اشخاص را توضیح میدهند، برخی نشاندهنده مالکیتاند، و بعضی دیگر مقدار، عدد یا موقعیت را مشخص میکنند.
به عنوان مثال در جمله زیر 3 نوع صفت وجود دارد.
| My red car is new. | ||
| My: صفت ملکی | Red: صفت توصیفی (رنگ) | New: صفت توصیفی (وضعیت) |
انواع صفتها در انگلیسی به شرح زیر هستند:
| صفت | به انگلیسی | مثال |
|---|---|---|
| صفات توصیفی | Descriptive Adjectives | beautiful / smart / tall |
| صفات ملکی در انگلیسی | Possessive Adjectives | my / your / his / her |
| صفات اشاره | Demonstrative Adjectives | this / that / these / those |
| صفات کمیت | Quantitative Adjectives | some / many / few / little |
| صفات عددی | Numerical Adjectives | first / second / ten |
| صفات سوالی | Interrogative Adjectives | which / what / whose |
| صفات توزیعی | Distributive Adjectives | each / every / either / neither |
| صفات ترتیبی | Ordinal adjectives | first / second / third |
| صفات استفهامی | Interrogative adjectives | which / what / whose |
| صفات مقایسهای | Comparative adjectives | more crowded / easier / hotter |
| صفات تفضیلی یا برتر | Superlative adjectives | tallest / most popular / best |
صفات توصیفی (Descriptive Adjectives)
صفات توصیفی (Descriptive Adjectives) مهمترین و پرکاربردترین نوع صفات در زبان انگلیسی هستند. این صفات ویژگیهای اشیا، افراد، مکانها یا حیوانات را توضیح میدهند و به جملهها رنگ، احساس و تصویر ذهنی میبخشند. مثلاً وقتی میگوییمa beautiful garden (یک باغ زیبا)، صفت beautiful تصویری از آن باغ در ذهن شنونده ایجاد میکند.
صفات توصیفی میتوانند رنگ، شکل، اندازه، جنس، حالت روحی، نظر یا حتی بو و مزه را توصیف کنند. معمولاً این صفات پیش از اسم میآیند؛ اما در برخی موارد پس از فعلهای ربطی مانند be, seem, look قرار میگیرند:
🔹 The sky is blue .آسمان آبی است
🔹 She looks happy .او خوشحال به نظر میرسد
در جدول زیر برخی صفات توصیفی انگلیسی پرکاربرد همراه با معنی فارسی آورده شده است.
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی | صفت انگلیسی | ترجمه فارسی |
|---|---|---|---|
| beautiful | زیبا | narrow | باریک |
| ugly | زشت | fat | چاق |
| tall | بلند | thin | لاغر |
| short | کوتاه | young | جوان |
| big | بزرگ | old | پیر |
| small | کوچک | new | جدید |
| long | دراز | ancient | باستانی |
| wide | پهن | modern | مدرن |
| clean | تمیز | spicy | تند |
| dirty | کثیف | fresh | تازه |
| soft | نرم | stale | کهنه |
| hard | سخت | hot | داغ |
| smooth | صاف | cold | سرد |
| rough | زبر | warm | گرم |
| sweet | شیرین | cool | خنک |
| sour | ترش | bright | روشن |
| salty | شور | dark | تاریک |
| bitter | تلخ | colorful | رنگارنگ |
| plain | ساده | brave | شجاع |
| noisy | پر سر و صدا | afraid | ترسیده |
| quiet | ساکت | happy | خوشحال |
| fast | سریع | sad | ناراحت |
| slow | کند | angry | عصبانی |
| heavy | سنگین | calm | آرام |
| light | سبک | funny | خندهدار |
| strong | قوی | serious | جدی |
| weak | ضعیف | smart | باهوش |
| tired | خسته | lazy | تنبل |
| energetic | پرانرژی | polite | مؤدب |
| rude | بیادب | boring | خستهکننده |
| generous | بخشنده | interesting | جالب |
| selfish | خودخواه | helpful | مفید |
| beautiful | زیبا | useless | بیفایده |
| handsome | خوشقیافه | expensive | گران |
| elegant | شیک | cheap | ارزان |
| messy | بههمریخته | organized | منظم |
صفات ملکی (Possessive Adjectives)
صفات ملکی در زبان انگلیسی (Possessive Adjectives) برای نشان دادن مالکیت یا تعلق چیزی به کسی به کار میروند. این صفات همیشه پیش از اسم قرار میگیرند و نشان میدهند که آن اسم به چه کسی یا چه چیزی تعلق دارد. برای مثال در جمله:
🔹 This is my book. - .این کتاب من است
کلمهی my یک صفت ملکی است که مالکیت گوینده را بر «کتاب» نشان میدهد.
- صفات ملکی از نظر معنا مشابه ضمایر ملکی هستند، اما در جمله جایگاه متفاوتی دارند.
- ضمیر ملکی بهجای اسم میآید، در حالیکه صفت ملکی همراه اسم بهکار میرود.
- صفات ملکی در انگلیسی تغییرپذیر نیستند. یعنی با مفرد یا جمع بودن اسم عوض نمیشوند. مثلاً در هر دو حالت میگوییم my car و my cars.
در جدول زیر فهرستی از صفات ملکی متداول و برخی ترکیبهای کاربردی همراه با معنی فارسی آورده شده است، با دقت آنها را مطالعه کنید چرا که استفاده از آنها بسیار اهمیت دارد.
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی |
|---|---|
| my | مال من |
| your | مال تو / شما |
| his | مال او (مذکر) |
| her | مال او (مونث) |
| its | مال آن (برای حیوان یا شیء) |
| our | مال ما |
| their | مال آنها |
صفات اشاره (Demonstrative Adjectives)
صفات اشاره یا Demonstrative Adjectives برای اشاره به اشخاص، اشیا یا چیزهایی بهکار میروند که از نظر فاصله، زمان یا موقعیت مشخص هستند. این صفات کمک میکنند مشخص کنیم دربارهی کدام شیء یا شخص صحبت میکنیم. در انگلیسی چهار صفت اشاره اصلی وجود دارد:
| صفت اشاره انگلیسی | ترجمه فارسی | کاربرد |
|---|---|---|
| This | این | برای مفرد نزدیک |
| That | آن | برای مفرد دور |
| These | اینها | برای جمع نزدیک |
| Those | آنها | برای جمع دور |
صفات کمیت (Quantitative Adjectives)
صفات کمیت یا Quantitative Adjectives برای بیان مقدار یا میزان چیزی بهکار میروند؛ این صفات مشخص میکنند که «چقدر»، «چند تا» یا «چه اندازه» از چیزی وجود دارد. معمولاً با اسمهای غیرقابلشمارش (uncountable nouns) یا قابلشمارش (countable nouns) همراه میشوند.
برای مثال:
🔹 I have some water. من کمی آب دارم
🔹 She has many friends. او دوستان زیادی دارد
صفات کمیت به ما کمک میکنند تا میزان دقیق یا تقریبی چیزی را بیان کنیم و در گفتوگوهای روزمره بسیار پرکاربردند. نکته مهم این است که برخی از این صفات فقط با اسمهای قابلشمارش بهکار میروند (many, few) و برخی فقط با غیرقابلشمارش (much, little).
در جدول زیر، فهرستی از صفات کمیت همراه با معنی فارسی آورده شده است:
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی | صفت انگلیسی | ترجمه فارسی |
|---|---|---|---|
| some | مقداری / چندتا | entire | سراسر |
| any | هیچ / هر | sufficient | کافی |
| much | زیاد (برای غیرقابلشمارش) | numerous | بیشمار |
| many | زیاد (برای قابلشمارش) | countless | بیحد و شمار |
| a lot of | مقدار زیادی | minimal | حداقل |
| lots of | مقدار زیادی | maximum | حداکثر |
| few | تعداد کم | abundant | فراوان |
| little | مقدار کم | inadequate | ناکافی |
| several | چندین | slight | اندک |
| enough | کافی | massive | عظیم |
| plenty of | فراوان | heavy | سنگین (به مقدار) |
| most | بیشتر | great | زیاد |
| all | همه | considerable | قابلتوجه |
| whole | کل / تمام | limited | محدود |
| each | هر یک | scarce | کمیاب |
| every | هر | half | نصف |
| moderate | متوسط | double | دو برابر |
| both | هر دو | neither | هیچیک |
| less | کمتر | more | بیشتر |
| low | کم | high | زیاد |
صفات عددی (Numeral Adjectives)
صفات عددی یا Numeral Adjectives برای بیان تعداد یا ترتیب اشیا و افراد بهکار میروند. این صفات مشخص میکنند که «چند تا» از چیزی وجود دارد یا چیزی در چه جایگاهی قرار دارد. صفات عددی به دو دسته کلی تقسیم میشوند:
صفات عددی (Cardinal Adjectives)
مثل: one, two, three یک، دو، سه
صفات ترتیبی (Ordinal Adjectives)
مثل: first, second, third اول، دوم، سوم
صفات عددی همیشه پیش از اسم میآیند و در جمله نقش تعیینکننده در شفافسازی تعداد دارند. برای مثال:
🔹 I have two cats. (.من دو گربه دارم)
🔹 This is my first lesson. (.این اولین درس من است)
در جدول زیر فهرستی از صفات عددی پرکاربرد همراه با ترجمه فارسی آنها آمده است:
| صفت انگلیسی | ترجمه فارسی | صفت انگلیسی | ترجمه فارسی |
|---|---|---|---|
| one | یک | first | اول |
| two | دو | second | دوم |
| three | سه | third | سوم |
| four | چهار | fourth | چهارم |
| five | پنج | fifth | پنجم |
| six | شش | sixth | ششم |
| seven | هفت | seventh | هفتم |
| eight | هشت | eighth | هشتم |
| nine | نه | ninth | نهم |
| ten | ده | tenth | دهم |
| twenty | بیست | twentieth | بیستم |
| thirty | سی | thirtieth | سیام |
| fortieth | چهلم | fiftieth | پنجاهم |
| sixtieth | شصتم | seventieth | هفتادم |
| eightieth | هشتادم | ninetieth | نودم |
| hundredth | صدم | thousandth | هزارم |
| first few | چند تای اول | last few | چند تای آخر |
| total | کل | both | هر دو |
صفات پرسشی (Interrogative Adjectives)
صفات سوالی برای پرسیدن دربارهی اسمها استفاده میشوند. این صفات معمولاً در ابتدای جمله میآیند و همراه با اسم میپرسند که "کدام؟"، "چه مقدار؟" یا "چه کسی؟"
سه صفت اصلی سوالی در انگلیسی عبارتاند از:
- what
- which
- whose
برای مثال:
| What color is your car? | رنگ ماشینت چیست؟ |
| Which book do you like? | کدام کتاب را دوست داری؟ |
| Whose bag is this? | این کیف مال کیست؟ |
صفات توزیعی (Distributive Adjectives)
این صفات دربارهی افراد یا اشیاء در گروهی صحبت میکنند اما بهصورت جداگانه اشاره دارند. مهمترین صفات توزیعی انگلیسی شامل موارد زیر هستند:
- each
- every
- either
- neither
برای مثال:
| Each student has a book. | .هر دانشآموز یک کتاب دارد |
| Every morning, I drink a cup of coffee. | هر صبح، یک فنجان قهوه مینوشم. |
| You can take either the red pen or the blue one. | میتوانی یا خودکار قرمز را برداری یا آبی را. |
| Neither of my friends likes spicy food. | هیچکدام از دوستانم غذای تند دوست ندارند. |
صفات مقایسهای و تفضیلی (Comparative & Superlative Adjectives)
این صفات برای مقایسه میان دو یا چند چیز استفاده میشوند.
🔹 Comparative (تفضیلی): مقایسه بین دو چیز bigger, smaller, more beautiful
🔹 Superlative (برتر): مقایسه بین بیش از دو چیز biggest, smallest, most beautiful
برای مثال:
| Ali is taller than Reza. | علی از رضا بلندتر است. |
| Mount Everest is the highest mountain. | اورست بلندترین کوه است. |
در ادامه بخشی از صفات تفصیلی و عالی به همراه ترجمه آنها ارائه شده است.
| صفت پایه | صفت تفضیلی (Comparative) | صفت برتر (Superlative) | معنی فارسی |
|---|---|---|---|
| big | bigger | biggest | بزرگ / بزرگتر / بزرگترین |
| small | smaller | smallest | کوچک / کوچکتر / کوچکترین |
| tall | taller | tallest | بلند / بلندتر / بلندترین |
| short | shorter | shortest | کوتاه / کوتاهتر / کوتاهترین |
| young | younger | youngest | جوان / جوانتر / جوانترین |
| old | older | oldest | پیر / پیرتر / پیرترین |
| good | better | best | خوب / بهتر / بهترین |
| bad | worse | worst | بد / بدتر / بدترین |
| happy | happier | happiest | خوشحال / خوشحالتر / خوشحالترین |
| sad | sadder | saddest | ناراحت / ناراحتتر / ناراحتترین |
| easy | easier | easiest | آسان / آسانتر / آسانترین |
| difficult | more difficult | most difficult | سخت / سختتر / سختترین |
| beautiful | more beautiful | most beautiful | زیبا / زیباتر / زیباترین |
| interesting | more interesting | most interesting | جالب / جالبتر / جالبترین |
| expensive | more expensive | most expensive | گران / گرانتر / گرانترین |
| cheap | cheaper | cheapest | ارزان / ارزانتر / ارزانترین |
| clean | cleaner | cleanest | تمیز / تمیزتر / تمیزترین |
| dirty | dirtier | dirtiest | کثیف / کثیفتر / کثیفترین |
ترتیب صفات در انگلیسی (Order of Adjectives)
در زبان انگلیسی، وقتی چند صفت پشت سر هم برای توصیف یک اسم استفاده میشوند، باید طبق یک ترتیب مشخص قرار بگیرند. این ترتیب به درک درست جمله کمک میکند و اگر اشتباه استفاده شود، جمله «غیرطبیعی» به نظر میرسد.
بهطور کلی، ترتیب صفات به شکل زیر است:
| ترتیب صفات در انگلیسی |
|---|
| Opinion → Size → Age → Shape → Color → Origin → Material → Purpose → Noun |
یعنی ابتدا نظر یا احساس گوینده، بعد اندازه، سن، شکل، رنگ، ملیت، جنس و در پایان کاربرد یا هدف اسم میآید. مثلاً:
🔹 A charming young tall French basketball player.
یک بازیکن بسکتبال فرانسوی قدبلند و جذاب جوان

