پشتیبانی021-37651

آموزش صفات در زبان آلمانی + مثال

مقالات
آلمانی
مدت زمان مطالعه : 0 دقیقه
۱۸ شهریور ۱۴۰۳
تعداد بازدید : 1384
4

صفت یکی از کلیدی ترین و مهم ترین بخش ها در تفصیل و بیان در مورد هر دانش زبانی است، اگر صفت ها را بیاموزید تعداد زیادی لغات نیز در ذهن شما نقش می بندد که این بسیار کلیدی و مهم است.

انواع صفت در زبان آلمانی

در زبان آلمانی، صفات نیز مانند زبان های دیگر دارای انواع مختلفی هستند. این انواع صفات بر اساس ویژگی ها و نحوه استفاده شان تقسیم بندی می شوند:

 

 

 

1. صفات ساده (Einfache Adjektive)

این نوع صفات معمولاً به صورت مستقل برای وصف اسامی استفاده می شوند و تغییر نحوی ندارند.
مثال ها:
- groß (بزرگ)
- schön (زیبا)
- klug (خردمند)

مطالعه بیشتر: مزایای یادگیری زبان آلمانی

2. صفات مرکب (Komposita)

این نوع صفات از ترکیب دو یا چند کلمه مشتق می شوند و به صورت یک واحد وصفی استفاده می شوند.
مثال ها:
- rotbraun (قرمز قهوه ای)
- langsam (آهسته )
- kurzhaarig (کوتاه مو)

3. صفات تفضیلی (Attributive Adjektive)

این نوع صفات معمولاً قبل از اسم قرار می گیرند و به اسم وصف می کنند. به طور کلی، این نوع صفات معمولاً تغییر نحوی دارند.
مثال ها:
- ein großer Tisch (یک میز بزرگ)
- eine schöne Blume (یک گل زیبا)
- mein alter Freund (دوست قدیمی من)

4. صفات پرسشی (Interrogativadjektive)

این نوع صفات برای پرسیدن از ویژگی های چیزها یا اشخاص مورد استفاده قرار می گیرند.
مثال ها:
- welcher (کدام)
- wie viel (چند)
- was für ein (چه نوع)

5. صفات تنها (Nur-Adjektive)

این نوع صفات بیان کننده صفت های خاصی هستند و بدون اسم استفاده نمی شوند.
مثال ها:
- schön (زیبا)
- gut (خوب)
- klug (خردمند)
همچنین، مانند زبان های دیگر، در زبان آلمانی هم صفات نیز تغییرات نحوی بر حسب جنس، تعداد و کاربردهای گرامری مختلفی دارند که باید با مطالعه و تمرین بیشتر آنها را یاد بگیرید تا بتوانید به خوبی از صفات در مکالمه و نوشتن خود استفاده کنید.


آموزش صفت ها در زبان آلمانی
 

بیان صفات متضاد در آلمانی

صفات متضاد یا Antonyme در زبان آلمانی همانند زبان های دیگر ویژگی های مخصوص خود را دارند. این نوع از صفات به همان اندازه که صفت های مشابه (مترادف) مهم هستند برای غنی سازی واژگان زبان آلمانی نیز بسیار حیاتی هستند:

  1. groß - klein (بزرگ - کوچک)
  2. hoch - niedrig (بلند - پایین)
  3. teuer - billig (گران - ارزان)
  4. lang - kurz (طولانی - کوتاه)
  5. schnell - langsam (سریع - آهسته)
  6. jung - alt (جوان - پیر)
  7. heiß - kalt (گرم - سرد)
  8. hell - dunkel (روشن - تاریک)
  9. schön - hässlich (زیبا - زشت)
  10. schwer - leicht (سنگین - سبک)
  11. aktiv - inaktiv (فعال - غیرفعال)
  12. glücklich - unglücklich (خوشحال - ناخوشحال)
  13. gut - schlecht (خوب - بد)
  14. richtig - falsch (صحیح - نادرست)
  15. nah - fern (نزدیک - دور)

مقاله پیشنهادی: گرامر زبان آلمانی | آموزش رایگان گرامر آلمانی

ترتیب صفات در آلمانی

ترتیب صفات در زبان آلمانی به اصول مشخصی تبعیت می کند. این ترتیب معمولاً به صورت زیر است:
1. نماینده اصلی: اگر صفت ها در اصلیت مختلف باشند، نماینده اصلی در اولین جایگاه قرار می گیرد.
مثال:
- Ein interessantes neues Buch (کتاب جالب و جدید)
2. صفات توصیفی: صفاتی که معمولاً ویژگی های بیان کننده شمارش ناپذیری مثل طول، اندازه، رنگ و شکل هستند.
مثال:
- Ein großes rotes Auto (یک ماشین بزرگ قرمز)
3. صفات تعیین شده: این صفات ویژگی های قابل شمارش را بیان می کنند و معمولاً پس از صفات توصیفی قرار می گیرند.
مثال:
- Ein schönes altes Haus (یک خانه زیبا و قدیمی)
4. صفات اصولی: این صفات معمولاً نقل قول ها یا نسبت ها را بیان می کنند و معمولاً بعد از صفات توصیفی و تعیین شده قرار می گیرند.
مثال:
- Ein bekannter deutscher Schauspieler (یک بازیگر آلمانی مشهور)
نکته: این ترتیب تقریبی است و ممکن است در موارد خاص یا شعرها یا نثرهای ادبی، ترتیب صفات تغییر کند. اما برای مکالمات روزمره و نوشتارهای عمومی، رعایت این ترتیب معمولی است. همچنین، در زبان آلمانی، نمی توان از حروف تعریف "der", "die" و "das" بعد از صفات استفاده کرد.
مثال:
- Ein großes neues Haus (نه: Ein neues großes Haus)


صفات متضاد در آلمانی
 

صرف کردن صفت ها در زبان آلمانی چگونه است؟

در زبان آلمانی، صفات به تعداد و جنس اسمی کلمات تغییر می کنند. این تغییرات در صورت مفرد و جمع، نرمال و نشان دهنده تعداد یکی از ویژگی های زبان آلمانی است:

صرف صفات مفرد و جمع

1. مفرد:
- نرمال: Ein schöner Tag (یک روز زیبا)
- نشان دهنده تعداد: Zwei schöne Tage (دو روز زیبا)
2. جمع:
- نرمال: Schöne Tage (روزهای زیبا)
- نشان دهنده تعداد: Drei schöne Tage (سه روز زیبا)

صرف صفات بر اساس جنس

1. مردم مفرد:
- نرمال: Ein guter Lehrer (یک معلم خوب)
- نشان دهنده تعداد: Zwei gute Lehrer (دو معلم خوب)
2. زن مفرد:
- نرمال: Eine gute Lehrerin (یک معلم زن خوب)
- نشان دهنده تعداد: Zwei gute Lehrerinnen (دو معلم زن خوب)
3. مردم جمع:
- نرمال: Gute Lehrer (معلم های خوب)
- نشان دهنده تعداد: Drei gute Lehrer (سه معلم خوب)
4. زنان جمع:
- نرمال: Gute Lehrerinnen (معلم های زن خوب)
- نشان دهنده تعداد: Drei gute Lehrerinnen (سه معلم زن خوب)
نکته: در زبان آلمانی، صفت ها باید با اسم ها هماهنگ شوند.

ساخت صفت از فعل در آلمانی

در زبان آلمانی، می توان از برخی افعال به عنوان پایه برای ساخت صفت ها استفاده کرد. این کار با افعال معینی که با پسوندهای خاص ترکیب می شوند، انجام می شود. این پسوندها معمولاً از حروف ثابت یا افعال معینی مشتق می شوند. برخی از افعال معینی که برای ساخت صفات در آلمانی استفاده می شوند به شرح زیر است:

1. افعال با پسوند "-bar"

این پسوند برای تشکیل صفات از افعال استفاده می شود و به معنای "قابل" یا "قابلیت انجام" است.
مثال:
- lesbar (خواندنی، قابل خواندن)
- hörbar (شنیدنی، قابل شنیدن)
- trinkbar (قابل نوشیدن، آشامیدنی)

2. افعال با پسوند "-lich"

در مقابل این پسوند نیز برای ساخت صفات از افعال استفاده می شود و به معنای "مانند" یا "به شکل" است.
مثال:
- natürlich (طبیعی، مانند طبیعت)
- gefährlich (خطرناک، مانند خطر)
- deutlich (روشن، به وضوح)

3. افعال با پسوند "-los"

این پسوند برای تشکیل صفات از افعال استفاده می شود و به معنای "بی " یا "بی وجود" است.
مثال:
- hilflos (بی کمک، بی استعداد)
- orientierungslos (بی جهت، گمراه)
- hoffnungslos (بی امید، بی امیدی)

4. افعال با پسوند "-haft"

همین طور این پسوند برای تشکیل صفات از افعال استفاده می شود و به معنای "مستعد" یا "پر از" است.
مثال:
- regnerisch (بارانی، پر از باران)
- schneereich (پربرف، پر از برف)
- wolkig (ابری، پر از ابر)


ساخت صفت از فعل در آلمانی
 

صفات مهم آلمانی که باید بیاموزید

زبان ها به طور معمول دارای مجموعه بسیار گسترده ای از صفات هستند و همچنین صفات جدید به وجود می آیند یا معانی جدیدی به صفات اضافه می شود.

groß (بزرگ) klein (کوچک) schön (زیبا) hässlich (زشت)
klug (خردمند) dumm (بی عقل، احمق) schnell (سریع) langsam (آهسته)
teuer (گران) billig (ارزان) jung (جوان) alt (پیر)
warm (گرم) kalt (سرد) reich (ثروتمند) arm (فقیر)
 gut (خوب) schlecht (بد) lecker (خوشمزه) eklig (ناخوشایند، بدبو)
 laut (بلند، شوخ) leise (ساکت، آرام) breit (پهن، عریض) eng (تنگ، باریک)
sauber (تمیز، پاک) schmutzig (کثیف، آلوده) müde (خسته، خواب آلود) wach (آن ه، بیدار)
traurig (غمگین، ناراحت) fröhlich (خوشحال، شاد) krank (بیمار، ناتوان) gesund (سالم، تندرست)
dünn (نازک، لاغر) dick (ضخیم، چاق) stolz (مغرور، افتخاری) bescheiden (متواضع، فروتن)
mutig (شجاع، دلیر) ängstlich (ترسان، هراسان) freundlich (دوستانه، مهربان) feindlich (دشمنانه، دشمن سوز)

 

کپی کردن لینک مطلب
اشتراک گذاری در
تلگرام
تلگرام
تلگرام
ثبت دیدگاه
درخواست مشاوره تلفنی رایگان با کارشناسان موسسه ملل