دریا به انگلیسی + تلفظ و 100 مثال

در این مقاله، قصد داریم به بررسی معنی دریا به انگلیسی بپردازیم، در کنار معانی و تلفظ انواع واژگان و اصطلاحات انگلیسی مرتبط با آن، گرامر و نحوه کاربرد صحیح این کلمه در جملات مختلف را نیز بررسی خواهیم کرد.
معنی دریا به انگلیسی چی میشه؟
کلمهی «دریا» در زبان انگلیسی Sea ترجمه میشود. این واژه برای اشاره به پهنههای آبی وسیع که از اقیانوس کوچکترند به کار میرود. در ادامه تلفظ دریا به انگلیسی به صورت فایل صوتی ارائه شده است.
نحوه تلفظ دریا به انگلیسی به صورت /siː/ (سی) است.
🔹 We swam in the sea yesterday.
🔸 ما دیروز در دریا شنا کردیم.
🔹 The Black Sea is between Europe and Asia.
🔸 دریای سیاه بین اروپا و آسیا قرار دارد.
از این مثالها میتوانید برای آموزش زبان انگلیسی برای کودکان نیز استفاده کنید.
🔵 اسم 10 تا از دریاها به انگلیسی:
- Caspian Sea - دریای خزر
- Black Sea - دریای سیاه
- Mediterranean Sea - دریای مدیترانه
- Red Sea - دریای سرخ
- Baltic Sea - دریای بالتیک
- Arabian Sea - دریای عرب
- North Sea - دریای شمال
- Caribbean Sea - دریای کارائیب
- South China Sea - دریای جنوبی چین
- Aegean Sea - دریای اژه
در بعضی موقعیتها، بسته به متن، معادلهای دیگری هم میتوان برای آن در نظر گرفت. مثلاً Ocean (اقیانوس)، Water (آب، در معنای عام)، یا حتی Marine (دریایی، صفت) که همگی ارتباط نزدیکی با مفهوم «دریا» دارند.
ساحل دریا به انگلیسی
وقتی صحبت از ساحل دریا میشود، اولین چیزی که به ذهن میرسد، آرامش و زیبایی بیانتهاست. در زبان انگلیسی، به ساحل دریا به انگلیسی "beach" گفته میشود، واژهای که تنها یک کلمه است اما دنیایی از حس و حال را در خود دارد.
جالب است بدانید که در زبان انگلیسی، بسته به نوع ساحل، واژههای دیگری هم استفاده میشود.
🔵 اگر ساحل سنگی باشد، ممکن است از "shore" یا "coast" استفاده کنند.
🟢 اگر درباره سواحلی صحبت کنیم که نزدیک اقیانوس قرار دارند، واژه "seashore" کاربرد بیشتری دارد.
اسم دریا به انگلیسی
اسم دریا زمانی که به عنوان اسم دختر به کار رود، در انگلیسی معمولاً به صورت Darya نوشته میشود.
🔹 Darya is a very kind and intelligent girl.
🔸 دریا دختری بسیار مهربان و باهوش است.
موج دریا به انگلیسی
واژه "موج دریا" در زبان انگلیسی با کلمه "Wave" شناخته میشود.
این واژه به حرکت نوسانی آب در سطح دریا اشاره دارد که تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند باد، جزر و مد و زلزلههای زیرآبی ایجاد میشود.
انواع موج در دریا
موجهای دریایی بسته به علت شکلگیری و ویژگیهایشان، نامهای مختلفی دارند:
🟢 Ocean waves: به موجهای معمولی در سطح دریا گفته میشود که اغلب بر اثر باد ایجاد میشوند.
🟢 Tidal waves: این موجها به دلیل جزر و مد شکل میگیرند و معمولاً تغییرات آرامتری نسبت به موجهای بادی دارند.
🟢 Tsunami: نوعی موج بسیار بزرگ که بر اثر زمینلرزههای زیرآبی، فورانهای آتشفشانی یا رانش زمین در کف دریا ایجاد میشود. این موجها میتوانند با سرعت بالا حرکت کرده و هنگام رسیدن به سواحل، خسارتهای بزرگی به بار آورند.
🟢 Swells: موجهایی که به دلیل وزش بادهای دوردست در سطح اقیانوس شکل میگیرند و حتی در مناطقی که باد نمیوزد، قابل مشاهده هستند.
اصطلاحات مرتبط با موج در انگلیسی
علاوه بر واژههای اصلی، اصطلاحات دیگری هم برای اشاره به ویژگیهای مختلف موجهای دریایی به کار میروند:
Breaking wave | موجهایی که در نزدیکی ساحل میشکنند و کف ایجاد میکنند. |
Whitecap | موجهایی که قله آنها کفآلود و سفید میشود. |
Rogue wave | موجهای عظیمی که بهطور ناگهانی و بدون پیشبینی در دریا ظاهر میشوند. |
تفاوت Sea و Ocean در انگلیسی
در جدول زیر مهمترین تفاوتهای دو کلمه Sea و Ocean در انگلیسی عنوان شده است.
واژه | معنی | کاربرد رایج |
---|---|---|
Sea | دریا | بخشهای حاشیهای پهنههای آبی بزرگ متصل به خشکی |
Ocean | اقیانوس | پهنههای آبی عظیم که قارهها را از هم جدا میکنند |
کاربرد Sea در جمله
از Sea برای اشاره به دریاهایی که به اقیانوس متصل هستند یا آبهای نسبتاً کمعمق استفاده میشود. در اینجا چند مثال از کاربرد آن در جملات آورده شده است:
🔹 She loves walking along the sea.
🔸 او عاشق قدم زدن کنار دریاست.
🔹 The Mediterranean Sea is very popular among tourists.
🔸 دریای مدیترانه بین گردشگران بسیار محبوب است.
🔹 She enjoys watching the sunset over the sea.
او از تماشای غروب خورشید بر فراز دریا لذت میبرد.
کاربرد Ocean در جمله
Ocean معمولاً در مواردی استفاده میشود که به وسعت و عمق آبهای آزاد اشاره دارد. برخی نمونههای کاربرد این واژه عبارتاند از:
🔹 Whales migrate across the ocean every year.
🔸 نهنگها هر سال از اقیانوس عبور میکنند.
🔹 The ocean waves were strong during the storm.
🔸 موجهای اقیانوس در هنگام طوفان بسیار قوی بودند.
کلمات و اصطلاحات مرتبط با دریا
در زبان انگلیسی، واژه "Sea" همراه با ترکیبهای مختلف، معانی و اصطلاحات گوناگونی دارد. جدول زیر شامل برخی از رایجترین کلمات و اصطلاحات یا ضرب المثل انگلیسی مرتبط با دریا و معانی آنهاست:
اصطلاح یا ضربالمثل انگلیسی | معنی در فارسی |
Take the plunge | دل به دریا زدن، شجاعانه تصمیم گرفتن |
Throw caution to the wind | بیپروا عمل کردن، ریسک کردن |
Go out on a limb | خود را به خطر انداختن برای انجام کاری |
A drop in the ocean | قطرهای در دریا؛ چیزی ناچیز در مقایسه با کل |
Plenty more fish in the sea | ماهیهای بیشتری در دریا هستند - معمولاً در مورد روابط عاطفی |
Between the devil and the deep blue sea | بین بد و بدتر گیر کردن، انتخاب بین دو گزینه سخت |
Make waves | تغییرات بزرگ ایجاد کردن، جلب توجه کردن |
Lost at sea | سردرگم و بیهدف بودن |
Smooth seas do not make skillful sailors | دریای آرام، دریانورد ماهر نمیسازد؛ سختیها موجب پیشرفت و مهارتآموزی میشوند |
Sail close to the wind | در مرز خطر حرکت کردن، قانون را دور زدن |
Sea change | تغییر اساسی و چشمگیر |
The tide has turned | شرایط تغییر کرده است، اوضاع عوض شده |
Cast adrift | بدون هدف و رها شده بودن، در وضعیتی نامطمئن قرار گرفتن |
Like a fish out of water | مانند ماهی خارج از آب؛ احساس ناامنی |
As calm as a millpond | آرام و بیموج، محیطی کاملاً ساکت و بدون تنش |
An ocean of something | مقدار بسیار زیاد از چیزی |
مکالمه درباره دریا به انگلیسی
یکی از موضوعات رایج در مکالمات روزمره انگلیسی، صحبت درباره دریا، سفرهای دریایی و تجربههای مرتبط با آن است. هنگام گفتگو درباره دریا به انگلیسی، میتوان از توصیفهای طبیعی، احساسات شخصی و تجربیات سفر استفاده کرد.
🔹 Have you ever been to the sea?
🔸 تا به حال به دریا رفتهای؟
🔹 The sea looks so calm today.
🔸 امروز دریا خیلی آرام به نظر میرسد.
🔹 I love listening to the sound of the waves.
🔸 من عاشق شنیدن صدای موجها هستم.
🔹 The water is crystal clear here.
🔸 اینجا آب کاملاً شفاف است.
🔹 Let’s go for a swim in the sea.
🔸 بیا برویم در دریا شنا کنیم.
توصیف دریا در انگلیسی
وقتی میخواهیم دریا را توصیف کنیم، میتوانیم به ویژگیهای آن مانند رنگ، وضعیت امواج، هوا و حس و حالی که ایجاد میکند اشاره کنیم.
ویژگیهای ظاهری دریا | |
The sea is deep blue and stretches as far as the eye can see. | دریا آبی تیره است و تا جایی که چشم کار میکند امتداد دارد. |
The water sparkles under the bright sunlight. | آب زیر نور خورشید میدرخشد. |
Gentle waves are rolling towards the shore. | موجهای ملایم به سمت ساحل در حرکتاند. |
حالتهای مختلف دریا | |
The sea is calm and peaceful today. | امروز دریا آرام و بیصداست. |
After the storm, the ocean looked wild and untamed. | بعد از طوفان، اقیانوس خروشان و غیرقابلکنترل به نظر میرسید. |
The rough sea makes it difficult to sail. | دریای طوفانی حرکت کشتی را دشوار میکند |
توصیف احساسات در کنار دریا | |
Standing by the sea makes me feel relaxed and free. | ایستادن کنار دریا باعث میشود احساس آرامش و آزادی کنم. |
I love the salty breeze that comes from the ocean. | من نسیم شور که از اقیانوس میوزد را دوست دارم. |
Watching the waves crash against the rocks is mesmerizing. | تماشای برخورد موجها به صخرهها، هیجانانگیز و جذاب است. |
صحبت درباره سفر دریایی
هنگام مکالمه درباره سفر دریایی، این سوالات و جملات کاربردی هستند:
🔵 پرسیدن درباره سفر دریایی:
Have you ever been on a cruise? | تا به حال به یک سفر دریایی رفتهای؟ |
What was your experience like on a boat trip? | تجربهات از سفر با قایق چگونه بود؟ |
Did you enjoy sailing across the sea? | آیا از قایقسواری در دریا لذت بردی؟ |
How long was your sea journey? | مدت زمان سفر دریاییات چقدر بود؟ |
Which places did you visit during your cruise? | در طول سفر دریاییات، از کدام مکانها بازدید کردی؟ |
🔵 توصیف یک سفر دریایی:
🔹 The cruise ship was luxurious, with amazing food and entertainment.
🔸 کشتی تفریحی لوکس بود و غذای عالی و سرگرمیهای جذابی داشت.
🔹 Sailing on the open sea felt so peaceful and relaxing.
🔸 قایقسواری در آبهای آزاد بسیار آرامشبخش بود.
🔹 The waves were strong, and I felt a bit seasick at first.
🔸 موجها شدید بودند و در ابتدا کمی دریازدگی داشتم.
🔹 We watched dolphins jumping in the water near the ship.
🔸 ما دیدیم که دلفینها نزدیک کشتی در آب میپریدند.
🔹 The sunset over the ocean was absolutely breathtaking.
🔸 غروب خورشید بر فراز اقیانوس واقعاً تماشایی بود.
گفتگو درباره تفریحات ساحلی
تفریحات ساحلی یکی از موضوعات جذاب برای مکالمه در زبان انگلیسی است. هنگام صحبت درباره این موضوع، میتوان به فعالیتهای مختلفی که در ساحل انجام میشود، احساسات و تجربههای شخصی، و شرایط محیطی اشاره کرد.
نمونه مکالمه برای پرسیدن درباره تجربههای ساحلی:
🔹 Alex: Hey, Sarah! Have you ever been to a beach for vacation?
سارا: هی، الکس! تا حالا برای تعطیلات به ساحل رفتی؟
🔸 Sarah: Yes, I have! I love beach vacations. There’s so much to do, like swimming, sunbathing, and building sandcastles.
سارا: آره، رفتم! من عاشق تعطیلات ساحلی هستم. کارهای زیادی برای انجام دادن هست، مثل شنا، آفتاب گرفتن و ساختن قلعههای شنی.
🔹 Alex: That sounds fun! I’ve never built a sandcastle before. Is it difficult?
الکس: به نظر باحال میآد! من تا حالا قلعه شنی نساختم. سخت هست؟
🔸 Sarah: Not at all! It’s actually really relaxing. You just need some sand, water, and a little creativity.
سارا: اصلاً سخت نیست! در واقع خیلی آرامشبخشه. فقط به کمی شن، آب و کمی خلاقیت نیاز داری.
🔹 Alex: What about water sports? Have you tried any?
الکس: ورزشهای آبی چطور؟ چیزی رو امتحان کردی؟
🔸 Sarah: Definitely! I’ve tried snorkeling and kayaking. Snorkeling is amazing because you get to see colorful fish and coral reefs.
سارا: حتماً! من غواصی سطحی و قایقسواری رو امتحان کردم. غواصی سطحی عالیه چون میتونی ماهیهای رنگارنگ و صخرههای مرجانی رو ببینی.
🔹 Alex: Wow, that sounds exciting! I’d love to try kayaking someday. Is it hard to balance?
الکس: واو، به نظر هیجانانگیزه! من دوست دارم یه روز قایقسواری رو امتحان کنم. حفظ تعادل سخت هست؟
🔸 Sarah: It’s a bit tricky at first, but once you get the hang of it, it’s really fun. You should definitely give it a try!
سارا: اولش یه کم سخت هست، ولی وقتی روش مسلط بشی، واقعاً باحاله. حتماً باید امتحانش کنی!
🔹 Alex: I will! Thanks for the tips. Next time I go to the beach, I’ll make sure to try these activities.
الکس: حتماً! ممنون بابت راهنماییهات. دفعه بعد که به ساحل رفتم، حتماً این فعالیتها رو امتحان میکنم.
🔸 Sarah: You’re welcome! Beach trips are always more fun when you try new things.
سارا: خواهش میکنم! سفرهای ساحلی همیشه وقتی چیزای جدید رو امتحان میکنی، باحالتر میشن.
در ساحل، فعالیتهای متنوعی انجام میشود که هرکدام برای سلیقههای مختلف مناسب هستند.
82 اصطلاح انگلیسی درباره دریا و ساحل
در جدول زیر 82 اصطلاح رایج درباره دریا و ساحل به همراه معنی فارسی آنها ارائه شده است. با شرکت در کلاس زبان آنلاین یا حضوری میتوانید با نحوه کاربرد این لغات در مکالمه و جملات روزمره خود نیز بیش از پیش آشنا شوید.
شماره | انگلیسی | فارسی |
---|---|---|
1. | High tide | جزر و مد بالا |
2. | Low tide | جزر و مد پایین |
3. | Gentle waves | امواج آرام |
4. | Rough sea | دریای طوفانی |
5. | Calm waters | آبهای آرام |
6. | Rolling waves | امواج غلتان |
7. | Ocean breeze | نسیم اقیانوس |
8. | Salty air | هوای شور |
9. | Sandy beach | ساحل شنی |
10. | Pebble beach | ساحل سنگریزهای |
11. | Sea shore | کرانه دریا |
12. | Coastal line | خط ساحلی |
13. | Seaside town | شهر ساحلی |
14. | Sea view | چشمانداز دریا |
15. | Sunset at sea | غروب خورشید در دریا |
16. | Sunrise over the ocean | طلوع خورشید بر فراز اقیانوس |
17. | Tide pool | استخر جزر و مد |
18. | Seashell | صدف دریایی |
19. | Driftwood | چوب شناور |
20. | Marine life | حیات دریایی |
21. | Coral reef | صخره مرجانی |
22. | Dolphin watching | تماشای دلفینها |
23. | Whale migration | مهاجرت نهنگها |
24. | Surfboard | تخته موجسواری |
25. | Lifeguard | ناجی غریق |
26. | Beach towel | حوله ساحلی |
27. | Sunbathing | آفتاب گرفتن |
28. | Sandcastle | قلعه شنی |
29. | Beach umbrella | چتر ساحلی |
30. | Seaspray | آبپاش دریایی |
31. | Ocean currents | جریانهای اقیانوسی |
32. | Deep sea | دریای عمیق |
33. | Shallow water | آب کمعمق |
34. | Underwater cave | غار زیرآبی |
35. | Sea level | سطح دریا |
36. | Sea horizon | افق دریا |
37. | Coastal erosion | فرسایش ساحلی |
38. | Beachcombing | جمعآوری چیزهای ساحلی |
39. | Sea gull | مرغ دریایی |
40. | Fishing boat | قایق ماهیگیری |
41. | Yacht | کشتی تفریحی |
42. | Sailboat | قایق بادبانی |
43. | Harbor | بندرگاه |
44. | Lighthouse | فانوس دریایی |
45. | Dock | اسکله |
46. | Pier | اسکله چوبی |
47. | Beach party | مهمانی ساحلی |
48. | Ocean adventure | ماجراجویی اقیانوسی |
49. | Snorkeling | غواصی سطحی |
50. | Scuba diving | غواصی حرفهای |
51. | Jellyfish | عروس دریایی |
52. | Starfish | ستاره دریایی |
53. | Seaweed | جلبک دریایی |
54. | Tide chart | جدول جزر و مد |
55. | Beach house | خانه ساحلی |
56. | Seasickness | بیماری دریایی |
57. | Coastal path | مسیر ساحلی |
58. | Surfing competition | مسابقه موجسواری |
59. | Ocean floor | کف اقیانوس |
60. | Shipwreck | کشتی غرقشده |
61. | Lifeboat | قایق نجات |
62. | Beach volleyball | والیبال ساحلی |
63. | Coastal town | شهر ساحلی |
64. | Sand dunes | تپههای شنی |
65. | Beachcomber | کسی که ساحل را میگردد |
66. | Ocean view | چشمانداز اقیانوس |
67. | Fishing net | تور ماهیگیری |
68. | Surfing wave | موج برای موجسواری |
69. | Boating | قایقسواری |
70. | Ocean tide | جزر و مد اقیانوس |
71. | Marine biology | زیستشناسی دریایی |
72. | Beach resort | تفریحگاه ساحلی |
73. | Seafarer | دریانورد |
74. | Ocean voyage | سفر دریایی |
75. | Coast guard | نگهبان ساحلی |
76. | Sand castle competition | مسابقه قلعه شنی |
77. | Beach picnic | پیکنیک ساحلی |
78. | Ocean waves | امواج اقیانوس |
79. | Seaside cafe | کافه کنار ساحل |
80. | Sea adventure | ماجراجویی دریایی |
81. | Sunbathing | آفتاب گرفتن |
82. | Surfing | موجسواری |
گرامر و کاربرد صحیح دریا در انگلیسی
در زبان انگلیسی، کلمه "دریا" معمولاً به شکل "sea" یا "ocean" استفاده میشود، اما کاربرد هرکدام و گرامر مرتبط با آنها تفاوتهایی دارد. در این مقاله از آموزش زبان انگلیسی از پایه برای بزرگسالان، به بررسی تفاوت این دو واژه، نحوه استفاده در جملات، و نکات گرامری مرتبط میپردازیم.
🔵 استفاده از حرف تعریف "the"
وقتی درباره یک دریا یا اقیانوس خاص صحبت میکنیم، باید از "the" استفاده کنیم.
🔹 I love swimming in the sea.
🔸 من عاشق شنا در دریا هستم.
🔹 The Pacific Ocean is the largest ocean on Earth.
🔸 اقیانوس آرام بزرگترین اقیانوس روی زمین است.
🔵 بدون "the" وقتی درباره دریا بهطور کلی صحبت میکنیم
اگر منظور ما دریا بهطور کلی باشد، میتوان از "sea" بدون حرف تعریف استفاده کرد.
🔹 Fish live in sea water.
🔸 ماهیها در آب دریا زندگی میکنند
🔴 Fish live in the sea water نادرست است، زیرا "sea water" ترکیب عمومی است.
🔵 عبارات وصفی و ترکیبات رایج
"Sea" و "ocean" در ترکیباتی مانند sea breeze (نسیم دریا) و ocean currents (جریانهای اقیانوسی) بهکار میروند.
مثالها:
🔹 There was a fresh sea breeze in the morning.
🔸 صبح نسیم تازهای از سمت دریا میوزید.
🔹 Ocean currents affect the climate of coastal areas.
🔸 جریانهای اقیانوسی بر آبوهوای مناطق ساحلی تأثیر میگذارند.