210 تا از پرکاربردترین اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی
شاید دانستن اصطلاحات پزشکی به آلمانی همیشه مورد نیاز شما نباشد اما باید آمادگی داشته باشید که در صورت نیاز از این واژه ها و اصطلاحات استفاده نمایید. مخصوصا افرادی که قصد دارند به این کشور مهاجرت نمایند باید برای برقراری ارتباط و رفع نیازهای خود با این واژه ها آشنایی داشته باشند.
به همین منظور آموزشگاه زبان ملل این اصطلاحات را در اختیار شما عزیزان قرار خواهد داد. پس از مطالعه این مقاله از سری نقالات آموزش زبان آلمانی می توانید در زمینه پزشکی و چشم پزشکی نیاز های خود را برطرف نمایید.
مهم ترین اصطلاحات پزشکی به زبان آلمانی
مطمئنا بعد از آشنایی شما با اصطلاحات پزشکی به آلمانی می توانید علائم بیماری خود را به این زبان به پزشک و کادر درمانی بگویید و درخواست کمک نمایید. در شرایط اضطراری شما حتما باید با این واژه ها آشنایی داشته باشید. در ادامه زمینه های مختلف پزشکی را به زبان آلمانی توضیح خواهیم داد.
اصطلاحات عمومی پزشکی به زبان آلمانی
رایج ترین اصطلاحات پزشکی به آلمانی را در این قسمت همراه با معنی برای شما زبان آموزان عزیز توضیح خواهیم داد.
مطالعه بیشتر: بهترین کتاب خودآموز زبان آلمانی
- Ich habe Schmerzen: من درد دارم.
- Ich habe Kopfschmerzen: من سر درد دارم.
- Ich habe Bauchschmerzen: من معده درد دارم.
- Ich habe Halsschmerzen: من گلو درد دارم.
- Ich habe Zahnschmerzen: من دندان درد دارم.
- Ich bin krank: من مریض هستم.
- Mir ist schlecht: من احساس می کنم بیمار هستم.
اصطلاحات پزشکی آلمانی برای درد در قسمتی از بدن
اگر نقطه خاصی از بدن شما درد دارد و قرار است از اصطلاحات پزشکی به آلمانی استفاده نمایید اما با بیان آن مشکل دارید، این قسمت از مقاله را مطالعه بفرمایید. در این قسمت سعی کرده ایم برای قسمت های مختلف بدن و درد آن اصطلاحات مربوطه را بیان کنیم. معنی هر جمله را نیز به فارسی بیان خواهیم کرد:
مطالعه بیشتر: بهترین کتاب خودآموز زبان آلمانی
- Mein Arm tut weh: بازوی من درد می کند.
- Mein Schulter tut weh: شانه من درد می کند.
- Mein Auge tut weh: چشم من درد می کند.
- Mein Zeh tut weh: انگشت پای من درد می کند.
- Mein Finger tut weh: انگشت من درد می کند.
- Mein FuB tut weh hurts: پاهایم درد می کند.
- Mein Zahnfleish tut weh: لثه ام درد می کند.
- Mein Hintern tut weh: باسنم درد می کند.
- Mein Knie tut weh: زانوی من درد می کند.
- Mein Kopf tut weh: سرم درد می کند.
- Mein Bein tut weh: پای من درد می کند.
- Mein Rüchen tut weh: کمر من درد می کند.
سوالات پزشک هنگام مراجعه به او
اصطلاحات پزشکی به آلمانی گاهی مربوط به مواقعی می شود که شما به پزشک مراجعه نموده اید و او سوالاتی را از شما می پرسد. در چنین شرایطی باید معنای این اصطلاحات و واژه ها را بدانید تا بتوانید به سوالات پاسخ درست بدهید. به همین دلیل در این بخش از مقاله شما را با این سوالات رایج آشنا خواهیم کرد.
- Was haben Sie für Symptome?
شما چه نوع علائمی دارید؟ - Haben Sie Schmerzen?
آیا درد دارید؟ - Wo haben Sie Schmerzen?
در کدام قسمت درد دارید؟ - Haben Sie Fieber?
آیا تب دارید؟
عبارت های رایج برای بیان بیماری به زبان آلمانی
گاهی ممکن است ایده هایی از بیماری خود داشته باشید و به دنبال اصطلاحات پزشکی به آلمانی برای بیان آن باشید. مطالعه این بخش از مقاله کمک زیادی به شما در چنین شرایطی خواهد کرد.
مطالعه بیشتر: مکالمه آلمانی در فرودگاه
- Ich habe eine Erkältung.
من سرما خوردگی دارم. - Ich habe eine Grippe.
من آنفلوآنزا دارم. - Ich habe eine Infektion.
من عفونت دارم. - Ich habe einen Virus.
من ویروس دارم. - Ich habe eine Allergie.
من آلرژی دارم. - Ich habe Heuschnupfen.
من تب بالایی دارم. - Ich habe Periodenschmerzen.
من درد شکم/پریود دارم.
همان گونه که مشاهده می نمایید در تمام زمینه های پزشکی، اصطلاحات و جملات کاربردی را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم.
بیان نیازهای مربوط به زخم و موارد دیگر
گاهی اتفاق می افتد که در حادثه ای یا به صورت اتفاقی جایی از بدن شما دچار بریدگی و زخم شده باشد. در چنین مواردی باید به داروخانه رفته و یک سری لوازم خریداری کنید. در این قسمت اصطلاحات پزشکی به آلمانی برای چنین شرایطی را توضیح می دهیم. همچنین برای درمان سرفه و مشکلات خواب نیز باید اصطلاحات مربوطه را بدانید. پس حتما موارد پایین را مطالعه نمایید:
مطالعه بیشتر: بهترین پادکست ها برای یادگیری زبان آلمانی
Ich brauche einen Verband.
من به بانداژ نیاز دارم.
Ich brauche ein Pflaster.
من به یک باند نیاز دارم.
Ich brauche Schmerztabletten.
من به چند مسکن نیاز دارم.
Ich brauche Schlaftabletten.
من به قرص خواب نیاز دارم.
Ich brauche Hustensaft.
من به شربت سرفه نیاز دارم.
Ich brauche Halsbonbons.
من به قرص برای گلودرد نیاز دارم.
Ich brauche ein Rezept.
من به نسخه نویسی نیاز دارم.
Ich brauche Verhütung.
من به قرص ضد بارداری نیاز دارم.
رایج ترین و پرکاربردترین اصطلاحات پزشکی به آلمانی
در زبان آلمانی اصطلاحات و واژه های پزشکی وجود دارد که بسیار پرکاربرد و رایح هستند و حتما باید با آن ها آشنا شوید. این اصطلاحات عمومی هستند و باید در مواقع لزوم بتوانید از آن ها استفاده نمایید.
اصطلاح آلمانی | معنای فارسی | اصطلاح آلمانی | معنای فارسی |
Der chirurgische Eingriff | جراحی | Das Röntgen | اشعه ایکس |
Der Chirurg | جراح | Der Anästhesist | متخصص بی هوشی |
Das Betäubungsmittel | بی هوشی | Die Medikamente | دارو |
Das Blut | خون | Die BlutgefäBe Arterien und Venen | رگ ها و سرخرگ های خونی |
Der Bluttest | آزمایش خون | Mit nüchternem Magen | با شکم خالی / ناشتا |
Eine Schiene | آتل | Heilen | درمان کردن |
Behandeln | درمان کردن / معالجه کردن | Die Behandlungsplanung | برنامه درمانی |
Der Termin | وقت دکتر | Dad Rezpet | نسخه |
Das Antibiotikum | آنتی بیوتیک | Ntzündungshemmend | ضد التهاب |
Das Schmerzmittel | مسکن | Die Spritze | تزریق |
همچنان که ملاحظه می فرمایید این اصطلاحات بسیار کاربردی و مورد لزوم هستند و حتما باید آن ها را بدانید.
حس های خاص و مهم به زبان آلمانی
برای بیان پاره ای از مشکلات بدنی خود، باید با حواس پنج گانه آشنا باشید. آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی برای افرادی که قرار است در این کشور زندگی کنند بسیار ضروری می باشد. حواس پنچگانه نیز از عبارت های بسیار مهم محسوب می شود.
مطالعه بیشتر: بهترین اپلیکیشن دیکشنری آلمانی به فارسی
- Geruchsinn: حس بویایی
- Gehör: حس شنوایی
- Geschmacksinn: حس چشایی
- Sehvermögen: حس بینایی
- Tatsinn: حس لامسه
- Gleichgewicht: حس تعادل
اصطلاحات پزشکی به آلمانی مربوط به آناتومی بدن
مسئله آناتومی بدن و شناخت آن ها در فرایند آموزش هر زبانی بسیار مهم و کاربردی می باشد. در این بخش با آناتومی بدن آشنا خواهید شد. این اصطلاحات پزشکی به آلمانی مطمئنا برای بیان مشکلات جسمی و رفع نیازهای شما در کشور آلمان بسیار اهمیت دارند.
اصطلاح | معنی فارسی | اصطلاح | معنی فارسی |
Der Kopf | سر | Das Auge | چشم |
Die Nase | بینی | Das Ohr | گوش |
Der Mund | دهان | Der Hals | گردن |
Die Schulter | کتف | Der Arm | بازو |
Der Unterarm | ساعد | Das Handgelenk | مچ |
Die Hand | دست | Die Finger | انگشتان |
Der Rumpf | تنه بدن | Die Rippen | دنده |
Der Unterleib | شکم | Der Rücken | کمر |
Die Wirbelsäule | ستون فقرات | Der Haarausfall | ریزش مو |
Der Obersvhenkel | ران | Das Hinterteil | باسن |
Das Knie | زانو | Das Bein | ساق پا |
Das FuBgelenk | مچ پا | Der FuB | پا |
Die Zehen | انگشتان پا | Dysurie | سوزش ادرار با آلمانی |
بیماری ها و مشکلات کلی
در برخی مواقع شما باید اصطلاحات پزشکی به آلمانی را برای موارد کلی نیز بدانید. امکان دارد در چنین شرایطی قرار بگیرید و بخواهید مشکل خود را عنوان نمایید. پس آشنایی با این اصطلاحات نیز توصیه ما به شما زبان آموزان عزیز می باشد.
Der Krebs | سرطان | Die Zuckerkrankheit | دیابت |
Die Allergien | آلرژی | Der Knochenbruch | شکستگی استخوان |
Das Schleudettrauma | آسیب ناحیه گردن | RSI-Syndrom | آسیب ناشی از کار |
Die Entzündung | التهاب | Die Migräne | میگرن |
Die Grippe | آنفلوآنزا | Das Jucken | خارش |
Schwindelig sein | احساس سرگیجه | Das Fieber | تب |
Das Kältegefühl | لرز | Die Schwellung | ورم |
Die Schlaflosigkeit | بی خوابی | Dad Kribbeln | احساس سوزن سوزن شدن |
Depression | افسردگی | Angst | اضطراب |
Masern | سرخک | Windpocken | آبله مرغان |
Röteln | سرخجه | Mumps | اوریون |
Mandelentzündung | ورم لوزه | Lungenentzündung | ذات الریه |
Tuberkulose | سل | Herzinfarkt | سکته قلبی |
Arthritis | التهاب مفصل | Ekzem | اگزما |
این اصطلاحات به صورت کلی و عمومی بسیار کاربردی هستند.
اصطلاحات پزشکی به آلمانی مربوط به سیستم تنفسی
- Der hals: گلو
- Die lungen: ریه
- Die Atemlosigkeit: تنگی نفس
- Das Keuchen: خس خس سینه
- Der Husten: سرفه
- Der Schleim: خلط
- Das Asthma: آسم
- Die Bronchitis: برونشیت
- Die kollabierte Lunge: روی هم افتادگی ریه
آشنایی با سیستم قلبی - عروقی و مشکلات آن
در این بخش از مقاله شما را با اصطلاحات پزشکی به آلمانی مربوط به سیستم قلبی عروقی آشنا می کنیم.
- Das Herz: قلب
- Die Lungen: ریه
- Die Arterien: سرخرگ
- Die Venen : رگ، سیاه رگ
- Die Herzklappe : دریچه قلب
- Die Blutgruppe: گروه خونی
- Der Schlaganfall: سکته مغزی
- Der Herzinfarkt / der Herzschlag: حمله قلبی
- Geschwollene Beine: تورم پاها
- Der hohe Blutdruck: فشار خون بالا
- Das Herzklopfen: تپش قلب
- Schmerzen in der Brust: درد قفسه سینه
مقاله پیشنهادی: 70 اصطلاحات پزشکی به انگلیسی که باید بدانید!!
اصطلاحات پزشکی به آلمانی درباره دستگاه گوارشی
مشکلات در دستگاه گوارشی بسیار شایع است و آشنایی با این اصطلاحات کمک زیادی به شما خواهد کرد. گفتنی است افرادی که قصد مهاجرت به آلمان را دارند باید با اصطلاحات پزشکی به آلمانی آشنا باشند.
- Der hals: گلو
- Die Speiseröhre: مری
- Der Magen: معده
- Der Dünndarm: روده کوچک
- Der Dickdarm: روده بزرگ
- Die Gallenblase: کیسه صفرا به آلمانی
- Die Bauchspeicheldrüse: پانکراس
- Die Leber: کبد
- Der Mastdarm: راست روده
- Die Fäkalien: مدفوع
- Die Verdauung: گوارش
- Der Stuhlgang: حرکت روده
- Schlucken: بلع
- Erbrechen: استفراغ
- Die Übelkeit: حالت تهوع
- Die Verstopfung: یبوست به المانی
- Der Durchfall: اسهال
- Des Geschwür: زخم معده به آلمانی
- Der Leistenbruch: فتق
- Die Gallensteine: سنگ صفرا
آشنایی با اصطلاحات مربوط به سیستم عصبی
در راستای آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی در این بخش با اصطلاحات مربوط به سیستم عصبی آشنا خواهیم شد.
مقاله پیشنهادی: ماه های سال به زبان آلمانی
- Die Nerven: اعصاب
- Das Gehirn: مغز
- Dad Rückenmark: نخاع
- Ausstrahlrnde Schmerzen: درد انشعابی یا تشعشعی
- Stechende Schmerzen: تیر کشیدن
- Zunehmende Schmerzen: افزایش تدریجی درد
- Brennenden Schmerzen: سوزش
- Das Kribbeln: احساس سوزن سوزن شدن
- Die Epilepsie: صرع
- Die Parkinson - Krankheit: بیماری پارکینسون
اصطلاحات مربوط به سیستم ادراری
برای آشنایی با سیستم ادراری و مشکلات مربوط به آن، بهتر است این بخش از دانشنامه را مطالعه و اصطلاحات آن را به خاطر بسپارید.
- Die Niere: کلیه
- Die Blase: مثانه
- Der Urin: ادرار
- Der Geruch: بوی ادرار
- Die Farbe: رنگ ادرار
- Die Infektion: عفونت
- Die Nierensteine: سنگ کلیه
- Die Harninkontinenz: بی اختیاری ادرار
اصطلاحات مربوط به دندانپزشکی به زبان آلمانی
در صورتی که قرار است در کشورهای آلمانی زبان زندگی نمایید، آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی مخصوصا دندانپزشکی بسیار ضروری می باشد:
کلمه | معنای فارسی | کلمه | معنای فارسی |
Der Zahn | دندان | Der Zahnschmelz | مینای دندان |
Das Zahnmark | پالپ یا اعصاب | Die Wurzel | ریشه |
Das Zahnfleisch | لثه | Der Knochen | استخوان |
Untere Zähne | دندان پایین | Obere Zähne | دندان بالا |
Der Schneidezahn | دندان قدامی | Der Prämolar / der vordere Backenzahn | دندان آسیاب کوچک |
Der Backenzahn | دندان آسیاب | Der Weisheitszahn | دندان عقل |
Das Zahnziehen | کشیدن دندان | Wurzelkanalbehandlung | درمان ریشه یا روت کانال (عصب کشی) |
Die Füllung | پر کردن | Die Kieferorthopädie | ارتودنسی |
Die Zahnprothese | دندان مصنوعی | Das Zähneputzen | جرم گیری |
Die Karies | کرم خوردگی، پوسیدگی |
اصطلاحات چشم پزشکی به آلمانی
اگر قرار است در کشور آلمان برای معاینه چشم به اپتومتریست مراجعه نمایید باید با یک سری اصطلاحات چشم پزشکی به آلمانی آشنا باشید.
- Der Augenarzt: اپتومتریست مرد
- Die Augenärztin: اپتومتریست زن
- Der Optiker: بینایی شناس، فردی که عینک شما را تایید می کند. (مرد)
- Die Optikerin: بینایی شناس (زن)
جملات کاربردی هنگام مراجعه به اپتومتریست
Ich brauche eine neue Brille : من به عینک جدید نیاز دارم.
Ich möchte eine neue Brille : من عینک نو می خواهم
Meine Brille ist kaputt.: عینکم شکسته
Ich habe meine Brille verloren: عینکم را گم کردم.
Ich möchte einen : من معاینه یا چک آپ می خواهم.
Ich möchte einen Sehtest buchen : من می خواهم یک آزمایش چشم رزرو کنم.
Mein Sehvermögen ist schlecter geworden: بینایی من بدتر شده است
Ich sehe oft / manchmal verschwommen: من اغلب / گاهی تاری دید دارم.
Ich bekomme immer Kopfschmerzen, wenn ich lese: من همیشه وقتی چیزی می خوانم سر درد می گیرم.
Nach links schauen: به چپ نگاه کن.
Nach rechts schauen: درست نگاه کن
Nach unten schauen: به پایین نگاه کن
Bitte die letzte / untere Reihe lesen: لطفا ردیف آخر / پایین را بخوانید.
اصطلاحات مفید در چشم پزشکی
در ابن قسمت از فرایند یادگیری اصطلاحات پزشکی به آلمانی، برخی از اصطلاحات مفید در چشم پزشکی را عنوان خواهیم کرد. آشنایی با این واژه ها مطمئنا کاربردی می باشد.
Der Augapfel | کره چشم | Der Sehtest | تست چشم |
Die Kontaktlinsen | لنزهای تماسی | Des kontaktlinsenpflegeprodukt | محلول لنز تماسی |
Die Brille | عینک | Die Leserbrille | عینک مطالعه |
Die Herrenbrillen | عینک مردانه | Die Damenbrillen | عینک زنانه |
Das Brillenetui | جعبه عینک |
سخن پایانی
این مقاله را به اصطلاحات پزشکی به آلمانی اختصاص دادیم چرا که برای افرادی که قصد مهاجرت یا مسافرت به این کشور را دارند امری بسیار مهم و کاربردی است. آموزشگاه زبان ملل همیشه به جنبه های مختلف آموزشی فکر می کند. امیدواریم که هیچ موقع نیاز نباشد از اصطلاحات پزشکی استفاده نمایید، اما مطمئنا یادگیری این واژه ها و جملات بسیار کاربردی هستند.