شاید دانستن اصطلاحات پزشکی به آلمانی همیشه مورد نیاز شما نباشد اما باید آمادگی داشته باشید که در صورت نیاز از این واژه ها و اصطلاحات استفاده نمایید. مخصوصا افرادی که قصد دارند به این کشور مهاجرت نمایند باید برای برقراری ارتباط و رفع نیازهای خود با این واژه ها آشنایی داشته باشند.
به همین منظور آموزشگاه زبان ملل این اصطلاحات را در اختیار شما عزیزان قرار خواهد داد. پس از مطالعه این مقاله می توانید در زمینه پزشکی و چشم پزشکی نیاز های خود را برطرف نمایید.
مطمئنا بعد از آشنایی شما با اصطلاحات پزشکی به آلمانی می توانید علائم بیماری خود را به زبان آلمانی به پزشک و کادر درمانی بگویید و درخواست کمک نمایید. در شرایط اضطراری شما حتما باید با این واژه ها آشنایی داشته باشید. در ادامه زمینه های مختلف پزشکی را به زبان آلمانی توضیح خواهیم داد.
رایج ترین اصطلاحات پزشکی به آلمانی را در این قسمت همراه با معنی برای شما زبان آموزان عزیز توضیح خواهیم داد.
اگر نقطه خاصی از بدن شما درد دارد و قرار است از اصطلاحات پزشکی به آلمانی استفاده نمایید اما با بیان آن مشکل دارید، این قسمت از مقاله را مطالعه بفرمایید. در این قسمت سعی کرده ایم برای قسمت های مختلف بدن و درد آن اصطلاحات مربوطه را بیان کنیم. معنی هر جمله را نیز به فارسی بیان خواهیم کرد:
اصطلاحات پزشکی به آلمانی گاهی مربوط به مواقعی می شود که شما به پزشک مراجعه نموده اید و او سوالاتی را از شما می پرسد. در چنین شرایطی باید معنای این اصطلاحات و واژه ها را بدانید تا بتوانید به سوالات پاسخ درست بدهید. به همین دلیل در این بخش از مقاله شما را با این سوالات رایج آشنا خواهیم کرد.
Was haben Sie für Symptome?
- شما چه نوع علائمی دارید؟
Haben Sie Schmerzen?
- آیا درد دارید؟
Wo haben Sie Schmerzen?
- در کدام قسمت درد دارید؟
Haben Sie Fieber?
- آیا تب دارید؟
گاهی ممکن است ایده هایی از بیماری خود داشته باشید و به دنبال اصطلاحات پزشکی به آلمانی برای بیان آن باشید. مطالعه این بخش از مقاله کمک زیادی به شما در چنین شرایطی خواهد کرد.
Ich habe eine Erkältung.
- من سرما خوردگی دارم.
Ich habe eine Grippe.
- من آنفلوآنزا دارم.
Ich habe eine Infektion.
- من عفونت دارم.
Ich habe einen Virus.
- من ویروس دارم.
Ich habe eine Allergie.
- من آلرژی دارم.
Ich habe Heuschnupfen.
- من تب بالایی دارم.
Ich habe Periodenschmerzen.
- من درد شکم / پریود دارم.
همان گونه که مشاهده می نمایید در تمام زمینه های پزشکی، اصطلاحات و جملات کاربردی را در اختیار شما عزیزان قرار داده ایم.
گاهی اتفاق می افتد که در حادثه ای یا به صورت اتفاقی جایی از بدن شما دچار بریدگی و زخم شده باشد. در چنین مواردی باید به داروخانه رفته و یک سری لوازم خریداری کنید. در این قسمت اصطلاحات پزشکی به آلمانی برای چنین شرایطی را توضیح می دهیم. همچنین برای درمان سرفه و مشکلات خواب نیز باید اصطلاحات مربوطه را بدانید. پس حتما موارد پایین را مطالعه نمایید:
Ich brauche einen Verband.
- من به بانداژ نیاز دارم.
Ich brauche ein Pflaster.
- من به یک باند نیاز دارم.
Ich brauche Schmerztabletten.
- من به چند مسکن نیاز دارم.
Ich brauche Schlaftabletten.
- من به قرص خواب نیاز دارم.
Ich brauche Hustensaft.
- من به شربت سرفه نیاز دارم.
Ich brauche Halsbonbons.
- من به قرص برای گلودرد نیاز دارم.
Ich brauche ein Rezept.
- من به نسخه نویسی نیاز دارم.
Ich brauche Verhütung.
- من به قرص ضد بارداری نیاز دارم.
در زبان آلمانی اصطلاحات و واژه های پزشکی وجود دارد که بسیار پرکاربرد و رایح هستند و حتما باید با آن ها آشنا شوید. این اصطلاحات عمومی هستند و باید در مواقع لزوم بتوانید از آن ها استفاده نمایید.
اصطلاح آلمانی | معنای فارسی | اصطلاح آلمانی | معنای فارسی |
Der chirurgische Eingriff | جراحی | Das Röntgen | اشعه ایکس |
Der Chirurg | جراح | Der Anästhesist | متخصص بی هوشی |
Das Betäubungsmittel | بی هوشی | Die Medikamente | دارو |
Das Blut | خون | Die BlutgefäBe Arterien und Venen | رگ ها و سرخرگ های خونی |
Der Bluttest | آزمایش خون | Mit nüchternem Magen | با شکم خالی / ناشتا |
Eine Schiene | آتل | Heilen | درمان کردن |
Behandeln | درمان کردن / معالجه کردن | Die Behandlungsplanung | برنامه درمانی |
Der Termin | وقت دکتر | Dad Rezpet | نسخه |
Das Antibiotikum | آنتی بیوتیک | Ntzündungshemmend | ضد التهاب |
Das Schmerzmittel | مسکن | Die Spritze | تزریق |
همچنان که ملاحظه می فرمایید این اصطلاحات بسیار کاربردی و مورد لزوم هستند و حتما باید آن ها را بدانید.
برای بیان پاره ای از مشکلات بدنی خود، باید با حواس پنج گانه آشنا باشید. آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی برای افرادی که قرار است در این کشور زندگی کنند بسیار ضروری می باشد. حواس پنچگانه نیز از عبارت های بسیار مهم محسوب می شود.
مسئله آناتومی بدن و شناخت آن ها در فرایند آموزش هر زبانی بسیار مهم و کاربردی می باشد. در این بخش با آناتومی بدن آشنا خواهید شد. این اصطلاحات پزشکی به آلمانی مطمئنا برای بیان مشکلات جسمی و رفع نیازهای شما در کشور آلمان بسیار اهمیت دارند.
اصطلاح | معنی فارسی | اصطلاح | معنی فارسی |
Der Kopf | سر | Das Auge | چشم |
Die Nase | بینی | Das Ohr | گوش |
Der Mund | دهان | Der Hals | گردن |
Die Schulter | کتف | Der Arm | بازو |
Der Unterarm | ساعد | Das Handgelenk | مچ |
Die Hand | دست | Die Finger | انگشتان |
Der Rumpf | تنه بدن | Die Rippen | دنده |
Der Unterleib | شکم | Der Rücken | کمر |
Die Wirbelsäule | ستون فقرات | Der Haarausfall | ریزش مو |
Der Obersvhenkel | ران | Das Hinterteil | باسن |
Das Knie | زانو | Das Bein | ساق پا |
Das FuBgelenk | مچ پا | Der FuB | پا |
Die Zehen | انگشتان پا |
در برخی مواقع شما باید اصطلاحات پزشکی به آلمانی را برای موارد کلی نیز بدانید. امکان دارد در چنین شرایطی قرار بگیرید و بخواهید مشکل خود را عنوان نمایید. پس آشنایی با این اصطلاحات نیز توصیه ما به شما زبان آموزان عزیز می باشد.
Der Krebs | سرطان | Die Zuckerkrankheit | دیابت |
Die Allergien | آلرژی | Der Knochenbruch | شکستگی استخوان |
Das Schleudettrauma | آسیب ناحیه گردن | RSI-Syndrom | آسیب ناشی از کار |
Die Entzündung | التهاب | Die Migräne | میگرن |
Die Grippe | آنفلوآنزا | Das Jucken | خارش |
Schwindelig sein | احساس سرگیجه | Das Fieber | تب |
Das Kältegefühl | لرز | Die Schwellung | ورم |
Die Schlaflosigkeit | بی خوابی | Dad Kribbeln | احساس سوزن سوزن شدن |
این اصطلاحات به صورت کلی و عمومی بسیار کاربردی هستند.
در این بخش از مقاله شما را با اصطلاحات پزشکی به آلمانی مربوط به سیستم قلبی عروقی آشنا می کنیم.
مقاله پیشنهادی: 70 اصطلاحات پزشکی به انگلیسی که باید بدانید!!
مشکلات در دستگاه گوارشی بسیار شایع است و آشنایی با این اصطلاحات کمک زیادی به شما خواهد کرد. گفتنی است افرادی که قصد مهاجرت به آلمان را دارند باید با اصطلاحات پزشکی به آلمانی آشنا باشند.
در راستای آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی در این بخش با اصطلاحات مربوط به سیستم عصبی آشنا خواهیم شد.
برای آشنایی با سیستم ادراری و مشکلات مربوط به آن، بهتر است این بخش از دانشنامه را مطالعه و اصطلاحات آن را به خاطر بسپارید.
مقاله پیشنهادی: ماه های سال به زبان آلمانی
در صورتی که قرار است در کشورهای آلمانی زبان زندگی نمایید، آشنایی با اصطلاحات پزشکی به آلمانی مخصوصا دندانپزشکی بسیار ضروری می باشد:
کلمه | معنای فارسی | کلمه | معنای فارسی |
Der Zahn | دندان | Der Zahnschmelz | مینای دندان |
Das Zahnmark | پالپ یا اعصاب | Die Wurzel | ریشه |
Das Zahnfleisch | لثه | Der Knochen | استخوان |
Untere Zähne | دندان پایین | Obere Zähne | دندان بالا |
Der Schneidezahn | دندان قدامی | Der Prämolar / der vordere Backenzahn | دندان آسیاب کوچک |
Der Backenzahn | دندان آسیاب | Der Weisheitszahn | دندان عقل |
Das Zahnziehen | کشیدن دندان | Wurzelkanalbehandlung | درمان ریشه یا روت کانال (عصب کشی) |
Die Füllung | پر کردن | Die Kieferorthopädie | ارتودنسی |
Die Zahnprothese | دندان مصنوعی | Das Zähneputzen | جرم گیری |
Die Karies | کرم خوردگی، پوسیدگی |
اگر قرار است در کشور آلمان برای معاینه چشم به اپتومتریست مراجعه نمایید باید با یک سری اصطلاحات چشم پزشکی به آلمانی آشنا باشید.
Ich brauche eine neue Brille : من به عینک جدید نیاز دارم.
Ich möchte eine neue Brille : من عینک نو می خواهم
Meine Brille ist kaputt.: عینکم شکسته
Ich habe meine Brille verloren: عینکم را گم کردم.
Ich möchte einen : من معاینه یا چک آپ می خواهم.
Ich möchte einen Sehtest buchen : من می خواهم یک آزمایش چشم رزرو کنم.
Mein Sehvermögen ist schlecter geworden: بینایی من بدتر شده است
Ich sehe oft / manchmal verschwommen: من اغلب / گاهی تاری دید دارم.
Ich bekomme immer Kopfschmerzen, wenn ich lese: من همیشه وقتی چیزی می خوانم سر درد می گیرم.
Nach links schauen: به چپ نگاه کن.
Nach rechts schauen: درست نگاه کن
Nach unten schauen: به پایین نگاه کن
Bitte die letzte / untere Reihe lesen: لطفا ردیف آخر / پایین را بخوانید.
در ابن قسمت از فرایند یادگیری اصطلاحات پزشکی به آلمانی، برخی از اصطلاحات مفید در چشم پزشکی را عنوان خواهیم کرد. آشنایی با این واژه ها مطمئنا کاربردی می باشد.
Der Augapfel | کره چشم | Der Sehtest | تست چشم |
Die Kontaktlinsen | لنزهای تماسی | Des kontaktlinsenpflegeprodukt | محلول لنز تماسی |
Die Brille | عینک | Die Leserbrille | عینک مطالعه |
Die Herrenbrillen | عینک مردانه | Die Damenbrillen | عینک زنانه |
Das Brillenetui | جعبه عینک |
سخن پایانی
این مقاله را به اصطلاحات پزشکی به آلمانی اختصاص دادیم چرا که برای افرادی که قصد مهاجرت یا مسافرت به این کشور را دارند امری بسیار مهم و کاربردی است. آموزشگاه زبان ملل همیشه به جنبه های مختلف آموزشی فکر می کند. امیدواریم که هیچ موقع نیاز نباشد از اصطلاحات پزشکی استفاده نمایید، اما مطمئنا یادگیری این واژه ها و جملات بسیار کاربردی هستند.