مدفوع به انگلیسی (معانی مختلف این عبارت در جمله)

یادگیری کلمه مدفوع به انگلیسی از جمله ملزومات در فرایند آموزش زبان می باشد. برای هر شخصی امکان دارد پیش بیاید که نیاز باشد از این واژه استفاده نماید. در کل باید این نکته را در نظر بگیرید که در مراحل یادگیری هر زبان نیاز است که تمام واژه ها را یاد بگیرید. از عامیانه ترین واژه ها تا کلمات تخصصی باید آموزش داده شود. این مسئله هدف آموزشگاه زبان ملل است که در نظر دارد شما جزئی ترین نکات را نیز فرا بگیرید.
آشنایی با واژه مدفوع به انگلیسی
در این سری از مقالات آموزش لغات انگلیسی به معرفی لغت مدفوع در انگلیسی پرداختیم. در زبان انگلیسی برای بیان کلمه مدفوع از کلمه "shit" استفاده می شود و پی پی به انگلیسی برای کودگان poop گفته میشود. البته این واژه معناهای دیگری نیز دارد که می توان از آن جمله واژه «لعنتی» را نام برد که یکی از رایج ترین فحش های انگلیسی است. این واژه در حالت اسم و در شرایطی که در حالت جمع قرار بگیرد، به صورت "shits" استفاده می شود. در زبان انگلیسی برای عمل دفع از دو واژه استفاده می شود که در ادامه آن ها را بیان می کنیم.
- Take a shit
مدفوع کردن به زبان بریتانیایی - Have a shit
مدفوع کردن به زبان آمریکایی
توضیح درباره ی کلمه مدفوع به انگلیسی به عنوان فعل
در زبان انگلیسی واژه shit در نقش فعل به معنی مدفوع کردن است و به عنوان یکی از لغات مربوط به سرویس بهداشتی در انگلیسی شناخته می شود. این فعل در واقع از نوع فعل لازم می باشد. البته دو معنی را می توان از این واژه دریافت نمود. در معنای اول که مدفوع کردن و اجابت مزاج از این کلمه دریافت می شود. اما معنی دیگر این واژه « تلاش برای فریب دادن » است.
ترجمه های مختلف کلمه مدفوع به انگلیسی
در این قسمت مثال های را همراه با ترجمه درباره کلمه مدفوع به انگلیسی یا پی پی به انگلیسی، برای شما عزیزان می آوریم. با توجه به این ترجمه ها متوجه خواهید شد که از این کلمه می توان در شرایط مختلف استفاده نمود.
- ?Who is telling you this shit
چه کسی این مزخرفات رو به شما میگه؟ - That man is full of shit.
اون مرد سر تا پا چرندیاته.
این واژه در جمله به معنی دروغ گفتن است و این معنی را می دهد که آن مرد دروغ می گوید.
| Don't give us that shit! این مزخرفات ( چرت و پرت ها ) رو تحویل ما نده! |
|
The police asked the criminal person to cut the shit. |
| John got a lot of shit about his shirt from his friends. دوستان جان به خاطر لباسش حرف های طعنه آمیز و مسخره کننده به او زدند. |
| My friend gave me shit about all I did all the time. دوستم بخاطر همه کارهایی که من انجام دادم، به من فحش داد. |
| Our teacher is tired of putting up with our shit. معلم ما از تحمل رفتار بد ما خسته شد. |
| Sara doesn't take shit from his husband. سارا هیچ اهمیتی به همسرش نمی دهد. |
| That man decided to get rid of all that shit in the yard. آن مرد تصمیم گرفت که از تمام آشغال های حیاط خلاص شود. |
| Don't treat me like shit. با من مثل آشغال رفتار نکن. |
| My son left all of his shit lying around his room. پسرم تمام خرت و پرت هایش را در اطراف اتاقش رها کرد. |
| The police told that man that he was deep in the shit. پلیس به اون مرد گفت که تا خرخره توی مخمصه گیر کرده. |
| Don't give a shit what your friends think of you. اصلا اهمیت نده که دوست هات چه فکری درباره ات می کنند. |
| That criminal person us such a piece of shit! اون شخص مجرم یک تیکه آشغاله! (این واژه بی ارزش بودن را نشان می دهد.) |
| Shit! The police comes. لعنتی! پلبس داره میاد! |
|
That dog scared the shit out if that baby! |

