پرفکت به انگلیسی | معنی perfect به فارسی
عبارت "پرفکت" در انگلیسی یکی از واژگان مهم و گسترده ای است که در مکالمات روزمره و نوشتار ادبی به کار می رود. این واژه، معانی متعددی دارد و درتنوعی از سیاق ها به کار می رود. معمولاً به معنی "کامل"، "بی نقص" یا "عالی" به کار می رود و می تواند به چیزی اشاره کند که به طور کامل با انتظارات و توقعات مردم مطابقت داشته باشد یا به یک عملکرد یا کارهایی اشاره داشته باشد که به نظر کسی بسیار عالی یا بهترین نمونه آن باشد.
عبارت "پرفکت" در موقعیت های مختلفی از جملات ساده تا جملات پیچیده به کار می رود و از آن به عنوان یک صفت برای توصیف اشیاء، تجربیات، یا افراد استفاده می شود. این واژه، یکی از واژگان مهمی در آموزش زبان انگلیسی است و به عنوان یک مثال کوچک از توانایی گسترده و کاربردی این زبان معرفی می شود. تا انتها همراه آموزشگاه زبان انگلیسی ملل باشید.
پرفکت یعنی چه
کلمه "پرفکت" (Perfect) به عنوان یک واژه انگلیسی به معنای "کامل"، "بدون عیب"، "بی نقص" و "بهترین" استفاده می شود. این کلمه به طور کلی به اشیاء، وضعیت ها، افراد یا عملکردهایی اطلاق می شود که در حالت کامل و بی نقص هستند و هیچ نقص یا اشکالی ندارند.
معمولاً کلمه "پرفکت" در متون مختلف به منظور توصیف چیزها یا وضعیت هایی که به عنوان ایده آل یا بسیار خوب در نظر گرفته می شوند، به کار می رود. به عنوان مثال:
مطالعه بیشتر: آشپزخانه به انگلیسی
1. "این عکس پرفکت است." - به معنای اینکه عکس بسیار زیبا و بدون نقص است.
2. "آفتابگردان های او بسیار پرفکت بودند." - اینجا به معنای اینکه آفتابگردان های او بسیار بزرگ و زیبا بودند.
3. "او عمل کردند که همه چیز به پرفکتی انجام شود." - به معنای اینکه او تلاش کرد که همه چیز به صورت کامل و بدون نقص انجام شود.
در کل، "پرفکت" به معنای بسیار خوب و بهترین حالت یک چیز یا وضعیت به کار می رود.
معادل های کلمه پرفکت Perfect در انگلیسی
کلمه "پرفکت" در انگلیسی دارای معادل های متعددی است. این معادل ها معمولاً بسته به سیاق و مفهوم جمله مورد استفاده قرار می گیرند:
مطالعه بیشتر: پرشین به انگلیسی
- Excellent: به معنای عالی و برتر. مثلاً "The presentation was excellent."
- Flawless: به معنای بی نقص و بدون عیب. مثلاً "Her performance on stage was flawless."
- Ideal: به معنای ایده آل و بهترین حالت. مثلاً "An ideal solution to the problem."
- Outstanding: به معنای برجسته و بی نظیر. مثلاً "He gave an outstanding performance."
- Perfect: خود کلمه "perfect" نیز به معنای پرفکت به کار می رود. مثلاً "The weather is perfect for a picnic."
- Impeccable: به معنای بی عیب و بی نقص. مثلاً "Her manners are impeccable."
- Supreme: به معنای عالی و برتری. مثلاً "The chef prepared a supreme dish."
- Flawlessly: به صورت قید به معنای بی نقص و به طور عالی. مثلاً "She performed flawlessly on the piano."
- Optimal: به معنای بهینه و بهترین. مثلاً "The optimal time to visit is in the spring."
- Peerless: به معنای بی رقیب و بی نظیر. مثلاً "His talent is peerless in the industry."
این معادل ها به شما کمک می کنند تا واژه "پرفکت" را در متن ها به صورت متنوع تری استفاده کنید و از تکرار در استفاده از واژه های یکسان جلوگیری کنید.
مقاله پیشنهادی: بهترین ترجمه انگلیسی به فارسی | 13 بهترین مترجم آنلاین 2024
معنی پرفکت به انگلیسی
کلمه "پرفکت" perfect به انگلیسی به معنای "کامل"، "بدون عیب"، "بی نقص"، و "بهترین" است. این کلمه به صورت عمومی به اشیاء، وضعیت ها، افراد یا عملکردهایی اطلاق می شود که در حالت کامل و بدون هیچ نقص یا اشکالی هستند.
به عنوان مثال:
- "The weather today is perfect." (هوای امروز کامل است.) - در این جمله به معنای هوا امروز بسیار خوب و بی نقص است.
- "She did a perfect job on the project." (او کار کاملی در پروژه انجام داد.) - در این مثال، به معنای اینکه او کار پروژه را بدون هیچ نقصی انجام داده است.
- "The sunset over the ocean was absolutely perfect." (غروب آفتاب در ساحل کاملاً بدون نقص بود.) - اینجا به معنای اینکه غروب آفتاب بسیار زیبا و کامل بود.
مطالعه بیشتر: زیبا به انگلیسی
کلمه "پرفکت" به عنوان صفت به کار می رود و به تعریف و توصیف چیزها یا وضعیت هایی اطلاق می شود که به عنوان ایده آل یا بدون هیچ نقصی در نظر گرفته می شوند. معنی پرفکت به فارسی نیز تقریبا همان عالی و یا بدون نقص و کامل خواهد بود.
تمام معانی perfect به فارسی
کلمه "perfect" به فارسی با معانی مختلفی ترجمه می شود:
- کامل: در این معنا، "perfect" به معنای بدون هیچ نقص یا کمال استفاده می شود. مثال: "این کار به طور کامل انجام شده است."
- بی نقص: به معنای بدون هیچ گونه اشکال یا اشتباه. مثال: "آثار او همیشه بی نقص و زیبا هستند."
- عالی: به عنوان تعریفی از چیزی که بسیار خوب و بهترین حالت آن است. مثال: "او یک بازیکن فوتبال عالی است."
- تمامیت: در مفهوم تمامیت و بدون تغییر یا تغییر. مثال: "اطلاعات در دیتابیس به صورت تمامیت حفظ می شوند."
- بهترین: به معنای بهترین ممکن. مثال: "این رستوران بهترین غذاها را ارائه می دهد."
- کاملا: در معنای تکمیل و کامل شدن. مثال: "استفاده از این دستگاه به کاملیت پروژه کمک می کند."
- بی عیب: به معنای بدون هیچ عیب یا نقصی. مثال: "کارکرد این دستگاه بی عیب است."
- عالی ترین: به عنوان تعبیری از چیزی که بهترین است. مثال: "عملکرد او در مسابقه عالیترین بود."
- بدون اشکال: به معنای بدون هیچ گونه مشکل یا اشتباه. مثال: "تقدیر او بدون هیچ اشکالی تایید شد."
- آرامش: به معنای حالتی که بدون نگرانی یا استرس است. مثال: "او در آغوش طبیعت آرامش را پیدا می کند."
این تعریف ها و ترجمه ها به معانی مختلفی از کلمه "perfect" در فارسی اشاره می کنند و استفاده از معنای مناسب به سیاق جمله بستگی دارد.
مقاله پیشنهادی: ماه های میلادی
مقاله پیشنهادی: روزهای هفته به انگلیسی