فصلهای سال به فرانسوی
فصلها سرعت زندگی ما را مشخص میکنند. آنها یادآوری اطمینان بخشی هستند که در طبیعت، همه چیز همیشه تجدید میشود و با وجود موانعی که در مسیر وجود دارد، همیشه طبق برنامه پیش میروند. جای تعجب نیست که فصلها در بسیاری از فرهنگها در سراسر جهان اهمیت و نمادی قابل توجه دارند. این مقاله از زبان ملل به شما کمک میکند فصلهای سال به فرانسوی را یاد بگیرید. همچنین با لغات مفید و واژههای کاربردی مرتبط با فصلها آشنا میشوید.
فصلها به فرانسوی
در فرانسه "فصل" با کلمه "saison" نشان داده میشود. جمع این کلمه "saisons" به معنای فصلها است. در جدول زیر میتوانید فصلهای سال به زبان فرانسه را یاد بگیرید.
تلفظ تقریبی به فارسی | تلفظ تقریبی (IPA) | فصل به فرانسوی | فصل به فارسی |
لو پرانتان | Le printemps | lə pʁɛ̃tɑ̃ | بهار |
لِته | L'été | lete | تابستان |
لوطون | L'automne | lɔtɔn | پاییز |
لیور | L'hiver | livɛʁ | زمستان |
مثالها برای هر فصل با ترجمه فارسی
Le printemps:
- J'aime le printemps parce que les fleurs sont belles. (من بهار را دوست دارم چون گلها زیبا هستند.)
- Au printemps, les oiseaux chantent. (در بهار پرندگان آواز میخوانند.)
L'été:
- En été, j'aime aller à la plage. (در تابستان دوست دارم به ساحل بروم.)
- Il fait chaud en été. (در تابستان هوا گرم است.)
L'automne:
- Les feuilles changent de couleur en automne. (برگها در پاییز رنگ عوض میکنند.)
- En automne, il pleut souvent. (در پاییز اغلب باران میبارد.)
L'hiver:
- Il neige en hiver. (در زمستان برف میبارد.)
- J'aime faire du ski en hiver. (من دوست دارم در زمستان اسکی کنم.)
مقاله پیشنهادی: ماههای سال به زبان فرانسه
واژههای کاربردی فرانسوی مرتبط با فصلها
فرانسه مانند بسیاری از کشورهای دیگر، سال را به چهار فصل تقسیم میکند. هر فصل شامل سه ماه است. در ادامه، ماههای هر فصل را به همراه نام فرانسوی آنها آوردهایم:
- زمستان (L'hiver) ==> ژانویه Janvier، فوریه Février، مارس Mars
- بهار (Le printemps) ==> آوریل Avril، مه Mai، ژوئن Juin
- تابستان (L'été) ==> ژوئیه Juillet، اوت Août، سپتامبر Septembre
- پاییز (L'automne) ==> اکتبر Octobre، نوامبر Novembre، دسامبر Décembre
واژههای کاربردی فرانسوی مرتبط با فصلها به شرح زیر هستند:
تلفظ تقریبی فارسی | معنی فارسی | واژه فرانسوی | تلفظ تقریبی فارسی | معنی فارسی | واژه فرانسوی | فصل |
زمستان (L'hiver) | ||||||
نژ | برف | neige | فروآ | سرد | froid | |
مانتو | کت | manteau | گلاس | یخ | glace | |
گان | دستکش | gants | بونه | کلاه | bonnet | |
پاتان آ گلاس | اسکیت روی یخ | patin à glace | اسکی | اسکی | ski | |
بهار (Le printemps) | ||||||
سولِی | خورشید | soleil | فلور | گلها | fleurs | |
ور | سبز | vert | اوآزو | پرندگان | oiseaux | |
پیکنیک | پیکنیک | pique-nique | ژاردن | باغ | jardin | |
تابستان (L'été) | ||||||
پلاژ | ساحل | plage | شو | گرم | chaud | |
مایو دو بن | لباس شنا | maillot de bain | مِر | دریا | mer | |
باربکیو | باربکیو | barbecue | لونت دو سولِی | عینک آفتابی | lunettes de soleil | |
پاییز (L'automne) | ||||||
آرب | درختان | arbres | فوی | برگها | feuilles | |
ون | باد | vent | پلی | باران | pluie | |
مارون | شاه بلوط | marron |
خدمات پیشنهادی ملل: آموزش زبان فرانسه آنلاین
مقاله پیشنهادی: آموزش مکالمه فرانسوی | اصطلاحات کاربردی