صفت های پرکاربرد زبان انگلیسی | انواع صفات انگلیسی با مثال

مقاله تاریخ به روزرسانی: 1403/03/12 1795 زمان مطالعه: 4 دقیقه
صفات به انگلیسی

صفات به انگلیسی کلماتی هستند که برای توصیف ویژگی های اشیا، مفاهیم، افراد و موارد دیگر استفاده می شوند. صفت‌ها اطلاعات بیشتری درباره ویژگی ها و وضعیت اشیا را به ما می دهند و به ما کمک می کنند تا تصویر دقیق تری از آنها بسازیم. صفت ها در جمله معمولاً قبل از اسم قرار می گیرند تا آن اسم را توصیف کنند. صفت به انگلیسی Adjective می شود.

صفت های انگلیسی

استفاده از صفت ها در زبان انگلیسی می تواند به توضیح محیط، شخصیت ها، احساسات، وضعیت فیزیکی و دیگر جوانب اشیا و مفاهیم کمک کند. صفت ها باعث تنوع و رنگارنگی در زبان می شوند و به ما امکان می دهند تا به صورت دقیق تر با تنوع بیشتری درباره انسان ها و اشیاء صحبت کنیم. از طرفی استفاده صحیح از صفت ها و آشنایی با معانی و کاربرد آنها در جمله، مهارتی مهم در آموزش زبان انگلیسی به حساب می آید. پرکاربردترین صفت های انگلیسی به شرح زیر هستند:
 

صفت معنی صفت معنی
abandoned رها شده، متروکه abashed شرمنده، خجالت زده
abhorrent نفرت انگیز، مشمئز کننده ablaze در حال سوختن، شعله ور
abundant فراوان، انبوه absurd مضحک، مسخره
accessible قابل دسترس، آسان accomplished ماهر، کارآزموده
accurate دقیق، درست agitated آشفته، مضطرب
alarming هشدار دهنده، نگران کننده alien بیگانه، غریبه
alive زنده، سرحال amazed شگفت زده، متحیر
ambitious جاه طلب، بلند پرواز amusing سرگرم کننده، بامزه
angry عصبانی، خشمگین anxious مضطرب، نگران
apathetic بی تفاوت، بی علاقه appealing جذاب، دلنشین
apologetic پوزش خواه، متاسف apprehensive نگران، دلواپس
arrogant متکبر، مغرور artistic هنری، خلاقانه
astonished حیرت زده، شگفت زده attractive جذاب، دلربا
audacious جسور، شجاع awkward دست و پا چلفتی، ناشی
dark تاریک، تیره dead مرده، فوت شده
dear عزیز، گران deep عمیق، ژرف
defeated شکست خورده، مغلوب delighted خوشحال، مسرور
delicate ظریف، نازک delicious خوشمزه، لذیذ
dependent وابسته، متکی depressed افسرده، غمگین
determined مصمم، قاطع difficult دشوار، سخت
dirty کثیف، آلوده disappointed ناامید، دلخور
dishonest غیرصادق، دروغگو discouraged دل سرد، ناامید
disgusted منزجر، مشمئز diverse متنوع، گوناگون
dizzy گیج، منگ doubtful شکی، مردد
bad بد، نامناسب baffled گیج، سردرگم
balanced متعادل، موزون barefoot پابرهنه
bashful خجالتی، کمرو beautiful زیبا، قشنگ
bewildered متحیر، سرگشته bitter تلخ، گزنده
black سیاه، تاریک bleak غم انگیز، افسرده
bloody خونین، خونی bold جسور، شجاع
boring خسته کننده، حوصله سر بر brave شجاع، دلیر
brief مختصر، کوتاه bright روشن، درخشان
broken شکسته، خراب busy شلوغ، پرکار
calm آرام، ساکن careful مراقب، محتاط
cautious محتاط، احتیاط کار careless بی دقت، بی احتیاط
cheerful شاد، سرحال charming جذاب، دلنشین
clever باهوش، زیرک chubby چاق، تپل
cold سرد، خنک clumsy دست و پا چلفتی، ناشی
comfortable راحت، آسوده colorful رنگارنگ، متنوع
confident با اعتماد به نفس، مطمئن confused گیج، سردرگم
contented راضی، خرسند cool خنک، باحال
cowardly ترسو، بزدل courageous شجاع، دلیر
cruel بی رحم، ظالم creative خلاق، مبتکر
cynical بدبین، منفی نگر curious کنجکاو، پرسشگر
dreamy رویاپرداز، خیال باف dramatic دراماتیک، نمایشی
eager مشتاق، ذوق زده dull کسل کننده، خسته کننده
elegant شیک، ظریف efficient کارآمد، موثر
educated تحصیل کرده، باسواد easy آسان، ساده
empty خالی، تهی embarrassed شرمنده، خجالت زده
excited هیجان زده، متشنج enthusiastic پرشور، مشتاق
experienced باتجربه، کارآزموده expensive گران، پر هزینه
extra اضافی، اضافه exhausted خسته، فرسوده
familiar آشنا، شناخته شده extraordinary فوق العاده، خارق العاده
fantastic فوق العاده، شگفت انگیز famous مشهور، معروف
filthy کثیف، آلوده fierce خشن، تندخو
frustrating ناامید کننده، خسته کننده frightened ترسیده، وحشت زده
fearful ترسناک، وحشتناک fashionable مد روز، شیک
generous سخاوتمند، بخشنده funny خنده دار، بامزه
genuine واقعی، اصیل gentle ملایم، مهربان
gifted با استعداد، توانمند  


صفات انگلیسی برای انسان

همه افراد دارای ویژگی‌ها و خصوصیاتی هستند که آنها را از سایرین متمایز میکند. با غنی کردن دایره لغات خود در زمینه توصیف شخصیت و ظاهر افراد، می‌توانید ظرافت‌های ظاهری و ویژگی‌های شخصیتی آن‌ها را به شکلی دقیق و رسا به تصویر بکشید. صفاتی که در زبان انگلیسی برای توصیف انسان‌ها به کار می‌روند، به دو دسته کلی تقسیم می‌شوند: 

  • صفات وصفی: صفت وصفی برای حالت یک شخص بوده و یا ماهیت و کیفیت را بیان می‌کند.
Beautiful    زیبا Intelligent    باهوش Patient    صبور  Responsible  مسئولیت‌پذیر Honest    صادق
  • صفات فاعلی: صفت فاعلی برای بیان عمل یا حالتی که شخص انجام می‌دهد بیان می‌شود .
Interesting  جالب Annoying    آزاردهنده Persuasive    متقاعدکننده Inspiring    الهام‌بخش Uplifting    دلگرم‌کننده

  
صفات شخصیتی به انگلیسی

در زبان انگلیسی، صفاتِ شخصیتی (personality adjectives) برای ترسیم تصویری دقیق از خصوصیات اخلاقی و رفتاری هر فرد کاربرد دارد. این صفات برای به تصویر کشیدن شخصیت افراد مورد استفاده قرار می‌گیرند. در زبان انگلیسی دامنه وسیعی از صفات شخصیتی وجود دارد که هر یک ظرافت معنایی خاصی دارد. برخی از این صفات شخصیتی به خصوصیات مثبت و برخی به خصوصیات منفی اشاره می‌کنند. انتخاب صفت مناسب نیازمند دقت و ظرافت است تا بتوانیم به خوبی شخصیت یک فرد را توصیف کنیم. در ادامه به ذکر چند مثال برای صفات شخصیتی به انگلیسی می‌پردازیم:

  1. Kind: مهربان ==> Sarah is a kind person who always helps others. (سارا آدم مهربانی است که همیشه به دیگران کمک می‌کند)
  2. Honest: صادق ==> John is an honest man who always tells the truth. (جان مرد صادقی است که همیشه حقیقت را می‌گوید)
  3. Responsible: مسئولیت‌پذیر ==> Maria is a responsible student who always completes her assignments on time. (ماریا دانش‌آموز مسئولیتی است که همیشه تکالیف خود را به موقع انجام می‌دهد)
  4. Intelligent: باهوش ==> David is an intelligent student who excels in his studies. (دیوید دانش‌آموز باهوشی است که در تحصیلات خود پیشرفت می‌کند)
  5. Creative: خلاق ==> Emily is a creative artist who comes up with new ideas all the time. (امیلی یک هنرمند خلاقی است که همیشه ایده‌های جدیدی به ذهنش می‌رسد)
  6. Patient: صبور ==> Mr. Jones is a patient teacher who understands that his students learn at different paces. (آقای جونز معلم صبوری است که می‌داند دانش‌آموزانش با سرعت‌های متفاوتی یاد می‌گیرند)
  7. Friendly: خوش‌برخورد ==> Jessica is a friendly person who is always easy to talk to. (جسیکا آدم خوش‌برخوردی است که همیشه صحبت کردن با او آسان است)
  8. Outgoing: برون‌گرا ==> Michael is an outgoing person who loves to be around people. (مایکل آدم برون‌گرایی است که عاشق بودن با مردم است)
  9. Calm: آرام ==> Susan is a calm person who never gets flustered, even in stressful situations. (سوزان آدم آرامی است که حتی در شرایط پراسترس هم دستپاچه نمی‌شود)
  10. Hardworking: سخت‌کوش ==> Mark is a hardworking employee who is always willing to go the extra mile. (مارک کارمند سخت‌کوشی است که همیشه حاضراست بیشتر از وظایفش کار کند)
  11. Optimistic: خوش‌بین ==> Lisa is an optimistic person who always sees the good in people and situations. (لیزا آدم خوش‌بینی است که همیشه نیمه‌ی پر لیوان را می‌بیند)
  12. Humorous: شوخ‌طبع ==> Ben is a humorous person who always knows how to make people laugh. (بن آدم شوخ‌طبعی است که همیشه می‌داند چطور دیگران را بخنداند)
  13. Compassionate: دلسوز ==> Kate is a compassionate person who cares deeply about others and their feelings. (کیت آدم دلسوزی است که به شدت به دیگران و احساساتشان اهمیت می‌دهد)
  14. Courageous: شجاع ==> David is a courageous person who is not afraid to stand up for what he believes in. (دیوید آدم شجاعی است که از ایستادن برای آنچه به آن اعتقاد دارد نمی‌ترسد)
  15. Reliable: قابل اعتماد ==> Sarah is a reliable person who can always be counted on to follow through on her commitments. (سارا آدم قابل اعتمادی است که همیشه می‌توان روی او حساب کرد تا به تعهداتش عمل کند)


صفات پرکاربرد شخصیتی در زبان انگلیسی

صفات اخلاقی به انگلیسی

صفات اخلاقی برای توصیف ویژگی‌های مثبت یا منفی افراد به کار می‌روند. این واژه‌ها برای نشان‌ دادن ارزش‌ها، باورها و اصول رفتاری یک فرد به کار می‌روند و هر یک معنای خاص خود را دارند. در اینجا به ذکر چند مثال برای صفات اخلاقی مثبت در انگلیسی می‌پردازیم:

  1. Kindness: مهربانی ==> She showed kindness to the lost child. (او به کودک گمشده مهربانی کرد)
  2. Honesty: صداقت ==> He is known for his honesty and integrity. (او به خاطر صداقت و درستکاری‌اش شناخته شده است)
  3. Compassion: دلسوزی ==> She felt compassion for the victims of the disaster. (او برای قربانیان فاجعه دلسوزی کرد)
  4. Courage: شجاعت ==> She had the courage to speak her mind, even though it was unpopular. (او شجاعت گفتن نظرش را داشت، حتی اگر غیرمحبوب بود)
  5. Responsibility: مسئولیت‌پذیری ==> He takes responsibility for his actions. (او مسئولیت اعمال خود را بر عهده می‌گیرد)
  6. Respect: احترام ==> He treats everyone with respect, regardless of their age, gender, or social status. (او با همه، صرف نظر از سن، جنسیت یا موقعیت اجتماعی‌شان، با احترام رفتار می‌کند)
  7. Patience: صبر ==> She had the patience to teach the child how to ride a bike. (او صبر داشت تا به کودک یاد بدهد که چگونه دوچرخه‌سواری کند)
  8. Humility: فروتنی ==> He is humble and doesn't brag about his accomplishments. (او فروتن است و به دستاوردهایش لاف نمی‌زند)
  9. Generosity: سخاوت ==> She is generous with her time and money. (او با وقت و پولش سخاوتمند است)
  10. Perseverance: پشتکار ==> He never gives up on his dreams, no matter how difficult things get. (او هرگز از رویاهایش دست نمی‌کشد، مهم نیست که اوضاع چقدر سخت می‌شود)
صفات اخلاقی منفی در انگلیسی
  1. Cruelty: بی‌رحمی ==> He showed cruelty to the animals. (او با حیوانات بی‌رحم بود)
  2. Dishonesty: بی‌صداقتی ==> He was caught cheating on the test, which showed his dishonesty. (او در امتحان تقلب کرد که بی‌صداقتی او را نشان داد)
  3. Indifference: بی‌تفاوتی ==> She showed indifference to the suffering of others. (او نسبت به رنج دیگران بی‌تفاوت بود)
  4. Cowardice: ترسویی ==> He was too afraid to stand up to the bully, which showed his cowardice. (او از رویارویی با قلدر خیلی می‌ترسید، که ترسویی او را نشان داد)
  5. Irresponsibility: بی‌مسئولیتی ==> He lost his job because of his irresponsibility. (او به دلیل بی‌مسئولیتی شغلش را از دست داد)
  6. Disrespect: بی‌احترامی ==> He spoke to his teacher in a disrespectful way. (او با معلمش به طور بی‌احترامی صحبت کرد)
  7. Impatience: بی‌صبری ==> She yelled at the child for taking too long to get ready. (او به خاطر اینکه کودک خیلی طول کشید تا آماده شود، سر او داد زد)
  8. Arrogance: تکبر ==> He thought he was better than everyone else, which showed his arrogance. (او فکر می‌کرد از همه بهتر است، که تکبر او را نشان می‌داد)
  9. Greed: حرص و طمع ==> He was only interested in money and power, which showed his greed. (او فقط به پول و قدرت علاقه‌مند بود، که حرص و طمع او را نشان می‌داد)
  10. Laziness: تنبلی ==> He didn't want to do any work, which showed his laziness. (او نمی‌خواست هیچ کاری انجام دهد، که تنبلی او را نشان می‌داد)


صفات پرکاربرد اخلاقی در زبان انگلیسی

صفات ظاهری به انگلیسی

صفات ظاهری برای توصیف ویژگی‌هایی مثل شکل، اندازه، رنگ مو، رنگ چشم، قد، وزن و سایر جزئیات ظاهری به کار می‌رود. در زبان انگلیسی این صفات برای توصیف ویژگی‌های فیزیکی استفاده می‌شوند. صفات ظاهری به انگلیسی برای توصیف دقیق‌تر به کار رفته و نشان می‌دهد هر فرد از لحاظ ظاهری چه ویژگی‌هایی دارد. در ادامه برای درک بهتر مطلب، چند مثال آورده‌ایم.

  1. Tall: بلند قامت ==> She is a tall woman with long legs. (او زن بلندی با پاهای بلند است)
  2. Short: کوتاه قامت ==> He is a short man with a friendly face. (او مرد کوتاه قدی با چهره‌ای دوستانه است)
  3. Thin: لاغر ==> She is a thin woman with a healthy lifestyle. (او زن لاغری با سبک زندگی سالم است)
  4. Overweight: دارای اضافه وزن ==> He is an overweight man who is trying to lose weight. (او مردی دارای اضافه وزن است که در حال تلاش برای کاهش وزن است)
  5. Muscular: عضلانی ==> She is a muscular woman who enjoys weightlifting. (او زن عضلانی‌ای است که از وزنه‌برداری لذت می‌برد)
  6. Fit: تناسب اندام ==> He is a fit man who runs marathons. (او مردی تناسب اندامی است که ماراتن می‌دود)
  7. Strong: قوی ==> She is a strong woman who can lift heavy objects. (او زن قوی‌ای است که می‌تواند اجسام سنگینی را بلند کند)
  8. Weak: ضعیف ==> He is a weak man who has difficulty walking. (او مرد ضعیفی است که راه رفتن برایش سخت است)
  9. Beautiful: زیبا ==> She is a beautiful woman with long hair and big eyes. (او زن زیبایی با موهای بلند و چشمان بزرگ است)
  10. Handsome: خوش‌تیپ ==> He is a handsome man with a charming smile. (او مرد خوش‌تیپی با لبخندی جذاب است.

انواع صفات به انگلیسی

البته که هیچ گاه نمی توان به صورت مستقیم به تمامی صفات در انگلیسی اشاره کرد، اما عموما در زبان انگلیسی، صفت ها بر اساس ویژگی ها و مفهوم هایی که توصیف می کنند، به دسته های مختلفی تقسیم می شوند که در ادامه به توضیح آن ها می پردازیم:

1. صفت های توصیفی (Descriptive Adjectives)

این صفت ها برای توصیف ویژگی ها و حالت های ظاهری اشیا و افراد استفاده می شوند. برخی از صفت های توصیفی عبارتند از: بزرگ، کوچک، قد، وزن، رنگ، شکل و غیره. در ادامه نحوه استفاده از صفات توصیفی را بررسی می کنیم:

- مکان قرارگیری صفت

صفت ها معمولاً قبل از اسم قرار می گیرند تا آن اسم را توصیف کنند. به عنوان مثال:

  • A beautiful flower (یک گل زیبا)
  • An intelligent student (یک دانش آموز هوشمند)
  • The tall building (ساختمان بلند)


انواع صفت در انگلیسی
 

- صفت های تفصیلی

می توان از صفات توصیفی برای تفصیل و توصیف دقیق تر یک اسم استفاده کرد. به عنوان مثال:

  • A big, red apple (یک سیب بزرگ و قرمز)
  • A beautiful, sunny day (یک روز زیبا و آفتابی)
  • An old, wooden table (یک میز قدیمی و چوبی)

- صفات مقایسه ای

برای مقایسه کردن ویژگی ها می توان از صفات توصیفی با فرم مقایسه ای استفاده کرد. به عنوان مثال:

  • This book is more interesting than that one. (این کتاب جالب تر از آن کتاب است)
  • He is the tallest boy in the class. (او بلندترین پسر کلاس است)

- صفات تکراری

برای تاکید بیشتر بر یک ویژگی می توان از صفت تکراری استفاده کرد. به عنوان مثال:

  • The water was cold, cold. (آب سرد، سرد بود)
  • She was very, very happy. (او خیلی، خیلی خوشحال بود)

- ترتیب صفات

در صورت استفاده از چند صفت برای توصیف یک اسم، ترتیب آن ها نیز مهم است. ترتیب معمولی صفات عبارت است از:
تعداد و اندازه - شکل - سن - رنگ - منشأ - مصدر. به عنوان مثال:

  • A small, round, red, plastic toy (یک اسباب بازی کوچک، گرد، قرمز، پلاستیکی)
  • An old, beautiful, French painting (یک تابلوی قدیمی، زیبا، فرانسوی)

مراقب باشید که صفت توصیفی مطابق با تعداد و نوع اسم مورد توصیف باشد و از تلفظ و املای صحیح صفت ها هم استفاده کنید. همچنین، بهتر است با مطالعه و تمرین مکرر، استفاده از صفات توصیفی را تقویت کنید تا بتوانید به درستی از آنها در مکالمات خود استفاده کنید.

مطالعه بیشتر: صفات انگلیسی برای توصیف مکان

2. صفت های مشخص کننده (Determining Adjectives)

این صفت ها برای تعیین و مشخص کردن یک شیء خاص در میان مجموعه ای از اشیا استفاده می شوند. به عنوان مثال: این، آن، هر، همه و غیره.

3. صفت های تعدادی (Quantitative Adjectives)

این صفت ها برای نشان دادن تعداد یا مقداری از یک شیء استفاده می شوند. به عنوان مثال: چند، بسیار، خیلی، کم، زیاد و غیره.

4. صفت های احساسی (Emotional Adjectives)

این صفت ها برای بیان وضعیت و احساسات افراد استفاده می شوند. به عنوان مثال: خوشحال، غمگین، ترسیده، هیجان زده و غیره.

5. صفت های رنگ (Color Adjectives)

این صفت ها برای توصیف رنگ اشیا استفاده می شوند. به عنوان مثال: قرمز، آبی، سبز، زرد و غیره.

6. صفت های مذهبی (Religious Adjectives)

این صفت ها برای توصیف ویژگی ها و مسائل مربوط به مذاهب و دین ها استفاده می شوند. به عنوان مثال: مسیحی، یهودی، اسلامی و غیره.

7. صفت های ملیتی (Nationality Adjectives)

این صفت ها برای توصیف ملیت و نژاد افراد استفاده می شوند. به عنوان مثال: ایرانی، آمریکایی، فرانسوی و غیره.

8. صفت های مالکیت (Possessive Adjectives)

این صفت ها برای نشان دادن مالکیت یا تعلق یک شیء به فردی استفاده می شوند. به عنوان مثال: من، تو، او، ما، شما و غیره.

مقاله پیشنهادی: بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران

اشتباهات متداول استفاده از صفات انگلیسی

در استفاده از صفت انگلیسی، برخی اشتباهات معمول وجود دارند که می توانند بر قابلیت درک و صحت جملات تأثیر بگذارند. اشتباهات رایج عبارتند از:

  • ترتیب صفات در انگلیسی: به طور کلی، در زبان انگلیسی ترتیب صفات باید رعایت شود. مثلاً از ترتیب "تعداد و اندازه - شکل - سن - رنگ - منشأ - مصدر" استفاده می شود. اشتباهات در ترتیب صفات ممکن است باعث عدم روانی و درک مشکل مطلب شود.


ترتیب صفت ها در انگلیسی
 

  • استفاده از صفات نامتناسب: برخی اوقات از صفت هایی استفاده می شود که به درستی با اسم مورد نظر همخوانی ندارند یا معنای مناسبی را منتقل نمی کنند. بنابراین، انتخاب صفت های مناسب و متناسب با اسم بسیار مهم است.
  • نقص در استفاده از صفات تفصیلی: در برخی موارد، ممکن است بخواهید چند صفت برای توصیف یک اسم استفاده کنید. در این صورت باید ترتیب مناسبی بین صفات قرار داده و از فاصله و علامت گذاری صحیح استفاده کنید.
  • اشتباهات تلفظی: برخی از صفات در انگلیسی دارای تلفظ های خاص هستند که اگر اشتباه تلفظ شوند، می تواند به تغییر معنی کلمه یا درک نادرست جمله منتهی شود. بنابراین، توجه به تلفظ صحیح صفات بسیار مهم است.
  • استفاده از صفات تعمیم دهنده: بعضی اوقات از صفات تعمیم دهنده استفاده می شود که به صورت عمومیت به چیزی اشاره می کنند، مانند "همه"، "همیشه"، "همه جا" و غیره. اما استفاده نادرست از این صفات می تواند به سردرگمی در معنا و ارتباط با موضوعات خاص منجر شود.

به طور کلی، برای استفاده صحیح از صفات در زبان انگلیسی، به ترتیب صفات، توصیف مناسب، تلفظ صحیح و روانی در استفاده آنها توجه کنید. مطالعه، تمرین و تماشای نمونه های زبانی می تواند به بهبود استفاده از صفت در زبان انگلیسی کمک کند.

مقاله پیشنهادی: کیوت به انگلیسی

پیوند کوتاه:
امتیاز بدهید:
1 2 3 4 5
5/5 (3 امتیاز)
نظرات
حسن (چهارشنبه 09 خرداد 1403 13:10:46)

صفات زیبا برای دختر به انگلیسی چی داریم؟

نظر خود را وارد کنید
تماس با ما مشاوره رایگان

آموزشگاه زبان ملل: تنها مرکز آموزش تمامی زبان ها در ایران