گریه به انگلیسی
در زبان انگلیسی کلمهها و افعال زیادی وجود دارد که دانستن آنها در حالتهای مختلف مانند اسم، فعل و کاربردهایشان در جمله اهمیت زیادی دارد. درباره کلمهای مانند گریه کردن به انگلیسی یا Cry نیز دقیقاً به همین صورت است. این کلمه در زبان انگلیسی کاربرد زیادی دارد و در اکثر جملات یا اصطلاحات دیده میشود. به همین خاطر ما تصمیم گرفتهایم در این مقاله درباره فعل گریه کردن به انگلیسی به طور کامل صحبت کرده و آن را به شما آموزش دهیم پس با آموزشگاه زبان انگلیسی ملل همراه باشید.
گریه کردن به انگلیسی
فعل گریه کردن در انگلیسی به صورت "cry" نوشته میشود. این فعل به معنای ریختن اشکها و بیان احساسات ناراحتی، خوشحالی، ترس یا هیجان استفاده میشود. گریه کردن عمدتاً مربوط به احساسات شدید مثل غم، شادی یا ترس است. اکنون چند مثال از استفاده از این فعل به همراه ترجمه آنها را بررسی کنیم:
- "She cried when she heard the bad news." (او هنگام شنیدن اخبار بد گریه کرد.)
- "The child cried because he lost his favorite toy." (بچه به خاطر از دست دادن اسباب بازی مورد علاقهاش گریه کرد.)
- "He cried with joy when he received an unexpected gift." (او با خوشحالی گریه کرد زمانی که هدیه غیرمنتظرهای دریافت کرد.)
کلمه گریه در زبان انگلیسی به دو صورت گذرا و ناگذراست:
حالت گذرا:
.Shout: to utter loudly با صدای بلند به زبان آوردن یا فریاد زدن
.He cried “Wait!” but it was too late او با گریه گفت: صبر کن! اما خیلی دیر بود
beg/ beseech التماس کردن
to proclaim publicly/ advertise نشان دادن یا تبلیغ کردن به صورت علنی
cry their wares اجناسشان را تبلیغ کن
حالت ناگذرا:
.to call loudly/ shout بلند داد زدن یا فریاد زدن
.She cried out for help او برای کمک فریاد میزد
.to shed tears often noisily/ weep/ sob با صدا اشک ریختن، گریه و زاری کردن یا هق هق کردن
.The boy began to cry after she dropped her ice-cream cone پسر بعد از این که قیف بستنی اش افتاد، شروع به گریه و زاری کرد
.to utter a characteristic sound or call صدای بلند و خاص یک حیوان
.She heard the seagulls crying او صدای فریاد مرغان دریایی را شنید.
مقاله پیشنهادی: بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران 1403
اصطلاحات رایج با Cry یا گریه کردن
شاید جالب باشد که بدانید کلمه گریه کردن در زبان انگلیسی در اصطلاحات بسیار زیادی به کار برده شده است! البته که معنی آن گریه کردن نمیشود بلکه معنای جمله را به طور کلی عوض میکند. از جمله اصطلاحات با کلمه گریه کردن یا Cry میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اصطلاح | ترجمه فارسی | اصطلاح | ترجمه فارسی |
cry havoc | خطرات آینده را پیش بینی کردن | cry over spilled milk | کار از کار گذشتن، آب ریخته را نمیتوان جمع کرد یا افسوس گذشته را خوردن |
cry wolf | مثل چوپان دروغگو دروغ گفتن | a far cry from | بسیار متفاوت از |
a shoulder to cry on | سنگ صبور | battle cry | نعره هنگام نبرد یا مسابقه، شعار یا رجزخوانی |
counter-cry | گریهای که در پاسخ به یک گریه دیگر انجام شود | cry down | دست کم گرفتن |
cry for | گریه کردن برای | cry for the moon | خیال خام داشتن |
cry foul | شدیدا مخالفت کردن | cry off | زیر حرف خود زدن |
cry out | اعتراض کردن |
شاید این سوال برای شما ایجاد شود که چگونه لغات انگلیسی را حفظ کنیم؟ برای آشنایی با این روش ها می توانید به لینک داده شده مراجعه کنید.
Cry یا گریه کردن در جمله
برای اینکه به طور کامل با نحوه بیان احساسات در انگلیسی و استفاده از این کلمه آشنا شوید؛ در زیر جملات مختلفی را برای شما آوردهایم تا کاربرد آن را در جمله ببینید:
.She couldn't help but cry when she watched the emotional movie
او نتوانست جلوی گریهاش را بگیرد وقتی فیلم احساسی را تماشا کرد.
.The baby's cry could be heard throughout the house
صدای گریه کودک تمام خانه قابل شنیدن بود.
.I always feel better after a good cry
همیشه پس از یک گریه خوب، حالم بهتر میشود.
.She started to cry when she heard the sad news
او زمانی که خبری غم انگیز شنید به گریه افتاد.
.The baby's cry woke me up in the middle of the night
ناله نوزاد مرا در وسط شب بیدار کرد.
.I could hear her cry from the other room
میتوانستم گریه او را از اتاق دیگر بشنوم.
.Don't cry over spilled milk
بر آب ریخته گریه نکن.
.The movie was so touching that it made everyone cry
فیلم به اندازهای دلنشین بود که همه را به گریه وادار کرد.
.She watched the sad reunion and couldn't hold back her tears
او دید فرصت غم انگیز و نتوانست اشک خود را کنترل کند.
.The child's cry for help brought the neighbors running
فریاد کودک برای کمک همسایهها را به سرعت به سمت خود معطلانه کرد.
.They could hear the animal's cry echoing through the forest
آنها میتوانستند ناله حیوان را که در جنگل بازمیداشت به صدا بکشند.
.His cry of victory echoed across the stadium
فریاد پیروزیاش در تمام استادیوم پخش شد.
.The sound of her cry reverberated in the empty hallway
صدای گریهاش در راهروی خالی بازتاب داشت.
.When she heard the sad news, she couldn't help but cry
هنگامی که اخبار ناراحت کننده را شنید، نتوانست جلوی گریه کردنش را بگیرد.
.The child started to cry after falling off the bike
بچه پس از افتادن از دوچرخه شروع به گریه کرد.
.The movie was so touching that it made everyone in the theater cry
فیلم به قدری دلنشین بود که همه مخاطبان در سینما شروع به گریه کردن کردند.
Cry یا گریه کردن به عنوان اسم
Cry در جملات به عنوان اسم نیز به کار برده میشود. به مثالهای زیر توجه کنید:
1. an instance of crying: حالتهایی از گریه کردن
distress , rage or pain: غم، خشم یا درد
outcry/ clamor: فریاد، غریو/ جیغ و داد
2. proclamation جار یا ابلاغیه
b-banns: اعلان ازدواج در کلیسا
3. entreaty/ appeal: التماس یا استدعا
a cry for help: عجز و لابه برای کمک
4. a loud shout: فریاد بلند
5. watchword/ slogan: شعار یا خروش، نعره جنگی
6. common report گزارش یا خبر عمومی
7. the public voice raised in protest or approval صدای عامه مردم که برای اعتراض یا موافقت بلند میشود
8. a fit of weeping: هجوم گریه و اشک
9. a pack of hounds یک گروه از سگهای شکاری
مقاله پیشنهادی: 76 ضرب المثل انگلیسی پرکاربرد + ترجمه فارسی
مترادفهای کلمه Cry
یکی دیگر از نکات جالب درباره کلمه گریه کردن در زبان انگلیسی این است که این کلمه مترادفهای زیادی دارد که آشنایی با آنها میتواند به شما کمک کند تا از آنها در جملات خود استفاده کنید:
- Holler فریاد
- Hoot فریاد یا غوغا
- Howl ضجه
- Shout جیغ و فغان
- Whoop فریاد یا غریو
- Yell نعره یا فریاد
- Yowl ناله و شیون
مقاله پیشنهادی: جملات عاشقانه انگلیسی
اشک ریختن به انگلیسی
اشک ریختن به زبان انگلیسی میتواند با استفاده از "cry" یا "shed tears" بیان شود. این فعل معمولاً به معنای لابهلای گریه کردن یا ریختن اشک مورد استفاده قرار میگیرد. حالا بیایید چند مثال برای استفاده از این فعل را به همراه معنی بررسی کنیم:
1. "She cried when she heard the touching story." (او وقتی داستان دلنشین را شنید، گریه کرد.)
2. "He shed tears of joy when he found out about his promotion." (او اشکهای خوشحالی ریخت زمانی که از ترفیع خود مطلع شد.)
3. "The movie was so sad that many people in the audience were crying." (فیلم به قدری ناراحت کننده بود که اکثر مخاطبان در سالن گریه میکردند.)
سخن پایانی
در این مقاله درباره کلمه Cry یا گریه کردن در زبان انگلیسی صحبت کردیم. دانستن معانی و اصطلاحات پرکاربرد زبان انگلیسی به شما کمک میکند تا قدم به قدم در زبان انگلیسی خود پیشرفت کنید.