معرفی خود به زبان فرانسه
ممکن است شما بسیاری از واژههای فرانسوی را بلد باشید، اما وقتی شروع به مکالمه میکنید نتوانید به درستی از این واژهها استفاده کنید و به معرفی خود به زبان فرانسه بپردازید. در این مقاله از زبان ملل، شما را با مکالمات و گفتگوهایی برای معرفی خود به زبان فرانسوی آشنا میکنیم.
سلام و احوال پرسی | salutation
در این راهنمای کوتاه، به شما میگوییم که چگونه در هر موقعیتی، از احوالپرسیهای گرم و صمیمی تا سلامهای رسمی، به بهترین شکل ممکن به زبان فرانسوی سلام کنید و منظورتان را برسانید. همه این موضوعات با مثالهای متنوع و استفاده از کلمات مناسب به وضوح برای شما توضیح داده شدهاند:
عبارت فرانسوی | معنی | کاربرد | پاسخ | معنی |
Bonjour | سلام | متداولترین نوع سلام کردن، در هر ساعتی از روز تا غروب آفتاب | ||
Bonsoir | عصر بخیر | برای سلام کردن در بعد از ظهر و غروب | ||
Salut | سلام | در موقعیتهای غیررسمی و دوستانه، با دوستان، همکلاسیها و افراد نزدیک | ||
Hello | سلام | معادل فرانسوی "سلام" انگلیسی، با تلفظی کمی متفاوت | ||
Coucou | سلام |
بسیار غیررسمی، بیشتر در میان کودکان و در موقعیتهای صمیمی و دوستانه |
||
?Ça va | حالت چطوره؟ | پرسیدن حال شخص به صورت غیررسمی | Ça va pas trop mal | خیلی هم بد نیستم. |
?Comment vas-tu | حالت چطوره؟ | پرسیدن حال شخص با لحنی دوستانه | Je vais bien, merci | حالم خوب است، متشکرم. |
?Tu vas bien | حالت خوبه؟ | پرسیدن حال شخص با لحنی دوستانه | Oui, tout va bien | بله، همه چیز خوب است. |
?Ça va | حالتون چطوره؟ | پرسیدن حال جمع به صورت غیررسمی | Oui, ça va bien | بله، حالم خوب است. |
?Comment allez-vous | حالتون چطوره؟ | پرسیدن حال جمع به صورت رسمیتر | Nous sommes bien, merci | حالمان خوب است، متشکریم. |
?Vous allez bien | حالتون خوبه؟ | پرسیدن حال جمع با لحنی دوستانه | Tout va bien, merci | همه چیز خوب است، متشکریم. |
گفتن نام به زبان فرانسوی | nom
برای گفتن نام خود در زبان فرانسه از عبارات زیر استفاده می کنیم:
- Je m’appelle اسم من [نام شما] است.
- Je suis من [نام شما] هستم.
گفتن سن به فرانسوی | Âge
برای گفتن سنتان در زبان فرانسه، از عبارت "j'ai __ ans" استفاده کنید و به جای قسمت خالی، سن خود را به عدد بگویید:
- J'ai 25 ans. (من 25 سال دارم.
- Je suis né(e) en 1982. (من در سال 1982 به دنیا آمدم)
- Je suis né(e) le 6 septembre 2001. (من در 6 سپتامبر 2001 به دنیا آمدم)
- Ma date de naissance est le 24 avril 1980. (تاریخ تولد من 24 آوریل 1980 است)
گفتن ملیت | Nationalité
وقتی که خودتان را معرفی کردید و مکالمه شروع شد، حالا زمان صحبت درباره اطلاعات دیگر فرا رسیده است. هنگام مواجهه با یک فرد فرانسوی، معمولاً باید بتوانید درباره ملیت خود صحبت کرده و اشاره کنید که در کجا زندگی میکنید. جمله زیر برای بیان ملیت میتواند به شما کمک کند:
- Je viens de ... (من اهل ... هستم)
گفتن وضعیت تاهل | état civil
برای بیان وضعیت تاهل می توانید از عبارات زیر استفاده کنید:
- Je suis célibataire. (من مجرد هستم)
- Je suis marié(e). (من متاهل هستم)
- Je suis divorcé(e). (من مطلقه هستم)
- Je suis veuf/veuve. (من بیوه/بیشوهر هستم)
گفتن تعداد خواهر و بردار | Nombre de frères et sœurs
برای بیان این قضیه از عبارات زیر استفاده می کنیم:
- Je suis enfant unique. (من تک فرزند هستم)
- J'ai un frère et une sœur. (من یک برادر و یک خواهر دارم)
- J'ai deux frères. (من دو تا برادر دارم)
- Je n'ai pas de sœurs. (من خواهر ندارم)
صحبت درباره داشتن فرزند به فرانسوی | avoir un enfant
- Oui, j'ai des enfants. (بله، من بچه دارم)
- Non, je n'ai pas d'enfants. (نه، من بچه ندارم)
- J'ai deux enfants. (من دو تا بچه دارم)
- Je n'ai qu'un seul enfant. (من فقط یک بچه دارم)
- J'ai trois filles et un garçon. (من سه تا دختر و یک پسر دارم)
مثال:
شخص 1: Combien d'enfants as-tu?
شخص 2: J'ai deux enfants, une fille et un garçon.
اعلام تحصیلات | Annonce éducative
پاسخ به سوال سطح تحصیلات به شیوه زیر انجام می شود:
- Je suis élève. (من دانشآموز هستم)
- Je suis collégien(ne). (من راهنمایی هستم)
- Je suis lycéen(ne). (من دبیرستانی هستم)
- Je suis étudiant(e). (من دانشجو هستم)
مثال:
شخص 1: Quel est ton niveau d'études?
شخص 2: Je suis étudiant(e) en deuxième année de médecine. (من سال دوم پزشکی هستم)
صحبت درباره رشته تحصیلی | Domaine d'études
برای پاسخ ب سوالات دیگران در رابطه با رشته تحصیلی از این جملات استفاده می کنیم:
- J'étudie les mathématiques. (من ریاضی میخوانم)
- Je suis en filière littéraire. (من در رشته ادبیات هستم)
- Je fais des études d'informatique. (من کامپیوتر میخوانم)
- Je suis en quatrième année d'école primaire. (من کلاس چهارم دبستان هستم)
- Je suis en terminale S. (من سال آخر دبیرستان رشته علوم هستم)
- Je suis diplômé(e) en sciences politiques. (من فارغالتحصیل رشته علوم سیاسی هستم)
- Je suis titulaire d'un master en arts appliqués. (من (مدرک) فوقلیسانس هنرهای کاربردی دارم)
- Je suis docteur en philosophie. (من دکترای فلسفه دارم)
مثال:
شخص 1: Quelle est ta branche d'études?
شخص 2: J'étudie le droit. (من حقوق میخوانم)
صحبت در مورد تجربه کاری | L'expérience professionnelle
جهت بیان تجربه های کاری می توانیم از جملات زیر استفاده کنیم:
- Je suis ... (من ... هستم.)
- Je suis avocat(e). (من وکیل هستم.)
- Je suis informaticien(ne). (من متخصص کامپیوتر هستم.)
- Je suis comptable. (من حسابدار هستم.)
- Je suis mécanicien(ne). (من مکانیک هستم.)
- Je suis serveuse / serveur. (من پیشخدمت هستم.)
- Je suis coiffeur / coiffeuse. (من آرایشگر هستم.)
- J'ai effectué un stage de trois mois dans une agence de marketing. (من یک کارآموزی سه ماهه در یک آژانس بازاریابی انجام دادم)
- J'ai cinq ans d'expérience en tant que graphiste. (من پنج سال سابقه کار به عنوان گرافیست دارم)
- J'ai travaillé en tant que professeur de français pendant deux ans. (من به مدت دو سال به عنوان معلم زبان فرانسه کار کردهام)
مثال:
شخص 1: Quel est votre métier?
شخص 2: Je suis médecin. (من دکتر هستم.)
صحبت در مورد وضعیت شغلی | Statut d'emploi
اگر قصد دارید بیشتر در رابطه با شغل خود صحبت کنید و به جزئیات بپردازید، می توانید از جملات زیر استفاده کنید:
- Je suis à mon compte. (من برای خودم کار میکنم.)
- Je travaille en freelance. (من به صورت فریلنس کار میکنم.)
- Je suis salarié(e) dans une entreprise. (من در یک شرکت حقوقبگیر هستم.)
- Je suis fonctionnaire. (من کارمند دولت هستم.)
- Je suis intérimaire. (من موقت کار میکنم.)
مثال:
شخص 1: Tu es à ton compte?
شخص 2: je suis graphiste freelance. Oui, (بله، من یک گرافیست فریلنس هستم.)
همچنین در خصوص جستجوی شغل می توانید موارد زیر را در مکالمات خود به کار ببرید:
- Je cherche un emploi. (من به دنبال کار هستم.)
- Je suis à la recherche d'un nouveau défi. (من به دنبال یک چالش جدید هستم.)
- Je postule pour des offres d'emploi en ligne. (من به صورت آنلاین برای آگهیهای استخدام درخواست میدهم.)
- Je suis inscrit(e) à l'agence pour l'emploi. (من در اداره کار ثبت نام کردهام.)
مثال:
شخص 1: ?Tu cherches un emploi en ce moment
شخص 2: je cherche un poste dans le marketing. Oui, (بله، من به دنبال شغلی در زمینه بازاریابی هستم.)
صحبت درباره محل سکونت | Le lieu de residence
گاهی اوقات هنگام معرفی خود به زبان فرانسه نیاز به بیان محل سکونت خود داریم که در جدول زیر برخی سوال و جوابهای رایج در مورد محل سکونت را آوردهایم:
عبارت فرانسوی | معنی |
J'habite à Paris | من در پاریس زندگی میکنم. |
Je vis dans le sud de la France | من در جنوب فرانسه زندگی میکنم. |
J'habite à Nice depuis cinq ans | من به مدت پنج سال است که در نیس زندگی میکنم. |
J'habite en banlieue de Lyon | من در حومه شهر لیون زندگی میکنم. |
Je vis chez mes parents | من با پدر و مادرم زندگی میکنم. |
J'habite avec mon amie | من با دوستم زندگی میکنم. |
J'habite ici | من اینجا زندگی میکنم. |
J'habite là-bas | من آنجا زندگی میکنم. |
Je vis en France | من در فرانسه زندگی میکنم. |
J'habite à Marseille | من در مارسی زندگی میکنم. |
صحبت در مورد علاقمندیها به زبان فرانسه | intérêts
حالا وقت آن رسیده که وارد جزئیات شوید و در مورد علایق و تفریحات خود صحبت کنید. در این بخش، عبارات و سوالات رایج برای صحبت در مورد علاقهمندیها به زبان فرانسوی را به شما آموزش میدهیم.
- J'aime ... من عاشق ... هستم (غیررسمی)
- J'aime beaucoup ... من به ... خیلی علاقه دارم (غیررسمی)
- Je suis passionné(e) de ... من به ... شور و اشتیاق دارم (رسمی)
- Je m'intéresse à ... من به ... علاقه دارم (غیررسمی)
- Je suis intéressé(e) par ... من به ... علاقه دارم (رسمی)
- Dans mon temps libre, je ... در اوقات فراغتم ... میکنم (غیررسمی)
- Pendant mon temps libre, je ... در اوقات فراغتم ... میکنم (رسمی)
مثالهای کامل:
غیررسمی: J'adore lire des livres et écouter de la musique ==> من عاشق کتاب خواندن و گوش دادن به موسیقی هستم.
رسمی: J'aime beaucoup aller au cinéma et au théâtre ==> من به سینما رفتن و تئاتر رفتن خیلی علاقه دارم.
غیررسمی: Je suis passionné(e) de football et je joue avec mes amis tous les week-ends ==> من به فوتبال شور و اشتیاق دارم و هر آخر هفته با دوستانم بازی میکنم.
رسمی: Je m'intéresse à l'histoire de l'art et je visite souvent des musées ==> من به تاریخ هنر علاقه دارم و اغلب از موزهها دیدن میکنم.
غیررسمی: Dans mon temps libre, je fais du vélo et je me promène dans la nature ==> در اوقات فراغتم دوچرخهسواری میکنم و در طبیعت پیادهروی میکنم.
رسمی: Pendant mon temps libre, je cuisine et j'invite mes amis à manger chez moi ==> در اوقات فراغتم آشپزی میکنم و دوستانم را به شام دعوت میکنم.
مقاله پیشنهادی: بهترین آموزشگاه زبان فرانسه تهران
مقاله پیشنهادی: اصطلاحات روزمره زبان فرانسه
مقاله پیشنهادی: گرامر زبان فرانسه
دیدگاهها
کاش چندتا مثال کاملم میزاشتید ک عبارت ها رو در کنار هم نشون میداد