استرس به انگلیسی + مثال های کاربردی
کلمه (stress) استرس به انگلیسی یکی از اصطلاحات پرکاربرد است که به فشار روانی و احساسی اشاره دارد. این واژه معمولاً برای توصیف شرایطی به کار میرود که فرد به دلیل عوامل بیرونی یا درونی دچار اضطراب، نگرانی یا تنش میشود. استرس میتواند ناشی از فشارهای شغلی، مشکلات مالی، روابط اجتماعی یا حتی تغییرات در محیط زندگی باشد. بهطور کلی "stress" به معنای فشاری است که بر روح و روان فرد تأثیر میگذارد و توانایی او را برای مدیریت موقعیتها و واکنشهای احساسی کاهش میدهد.
این حالت نه تنها بر سلامت روان تأثیرگذار است، بلکه میتواند اثرات منفی بر جنبههای جسمی نیز داشته باشد، از جمله مشکلات خواب، سردرد و حتی بیماریهای جدیتر. در این مقاله برای آموزش زبان انگلیسی، به بررسی مفهوم کلمه استرس به انگلیسی و دلایل اهمیت آن در دنیای امروز خواهیم پرداخت.
کلمه استرس به انگلیسی چه میشود؟
کلمه "استرس" در زبان انگلیسی به شکل stress نوشته و بیان میشود و به معنای فشار روحی یا روانی است که فرد در شرایط مختلف تجربه میکند. Stress هم در حوزههای پزشکی، روانشناسی و حتی زندگی روزمره کاربردهای فراوانی داشته و یکی از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی به شمار می رود. این کلمه به حالاتی اشاره میکند که فرد تحتتأثیر عوامل مختلف (مانند محیط کاری، روابط اجتماعی، یا مسائل شخصی) دچار نگرانی و اضطراب میشود.
در زبان انگلیسی، کلمات و اصطلاحات متعددی به معنای استرس یا در رابطه با آن به کار میروند. برخی از این کلمات به مدیریت استرس، منبع استرس، یا حتی تحمل استرس اشاره دارند. در ادامه به برخی از این اصطلاحات همراه با توضیحات آنها اشاره میشود:
🔵 1. Stress Threshold
آستانه استرس: به حدی از فشار روانی گفته میشود که فرد میتواند بدون اینکه دچار مشکل جدی شود، تحمل کند.
🔵 2. Stress Management
مدیریت استرس: مجموعهای از تکنیکها و روشهایی که برای کاهش یا کنترل استرس به کار میرود.
🔵 3. Stress Management Training
آموزش مدیریت استرس: دورهها و برنامههای آموزشی که به افراد کمک میکند تا یاد بگیرند چگونه با استرس مقابله کنند.
🔵 4 .Stress Inoculation Training (SIT) by Meichenbaum
آموزش ایمنسازی در برابر استرس: یک رویکرد درمانی مبتنی بر آموزش تکنیکهای مقابله با استرس، بهویژه توسط Meichenbaum توسعهیافته است.
🔵 5. Stressless
بدون استرس: شرایط یا حالتی که هیچ استرسی وجود ندارد.
🔵 6. Stressful
استرسزا: به موقعیتها، کارها یا اتفاقاتی اشاره دارد که باعث ایجاد استرس میشوند.
🔵 7. Stress Tolerance
تحمل استرس: میزان توانایی فرد برای تحمل و مدیریت شرایط استرسزا بدون اینکه تحتفشار شدید قرار بگیرد.
🔵 8. Stress Reduction
کاهش استرس: فرایندی که طی آن افراد سعی میکنند سطح استرس خود را کاهش دهند.
🔵 9. Stressor
عوامل استرسزا: هر چیزی که باعث ایجاد استرس در فرد شود؛ مثلاً یک امتحان مهم یا یک جلسه کاری سخت.
🔵 10. Stress Interview
مصاحبه استرسزا: نوعی مصاحبه که به طور عمدی شرایط استرسزا برای فرد ایجاد میکند تا واکنشهای او ارزیابی شود.
🔵 11. Stressful Situations
موقعیتهای استرسزا: شرایطی که به طور طبیعی برای افراد استرس و فشار روانی ایجاد میکنند.
🔵 12. Stress Hormones
هورمونهای استرس: موادی شیمیایی که در هنگام استرس توسط بدن ترشح میشوند، مانند کورتیزول.
🔵 13. Chronic Stress
استرس مزمن: نوعی استرس که برای مدت طولانی در فرد باقی میماند و میتواند به سلامت روان و جسم آسیب بزند.
🔵 14. Distress
پریشانی: به نوعی استرس منفی گفته میشود که بهشدت ناراحتی و اضطراب ایجاد میکند.
🔵 15. Acculturation Stress
استرس ناشی از سازگاری فرهنگی: استرسی که فرد هنگام سازگاری با یک فرهنگ جدید تجربه میکند.
🔵 16. Ancestress
نیای زن: در واقع ارتباط مستقیمی با استرس ندارد، اما از نظر ریشه کلمهای مشابه است و به معنای مادربزرگ یا نیای زنانه است.
🔵 17. Cloistress
استرس ناشی از انزوا: نوعی استرس که به دلیل زندگی در شرایط انزوا و جدا از دیگران به وجود میآید.
🔵 18. Eustress
استرس مثبت: نوعی از استرس که به فرد کمک میکند انگیزه پیدا کرده و عملکرد بهتری داشته باشد.
🔵 19. Workplace Stress
استرس محیط کار: فشار روانی و استرسی که افراد در محل کار تجربه میکنند.
🔵 20. Emotional Stress
استرس احساسی: استرسی که به دلیل تجربیات احساسی شدید مثل غم، اضطراب یا تنشهای عاطفی ایجاد میشود.
🔵 21. Physical Stress
استرس فیزیکی: نوعی استرس که بدن به دلیل فشارهای جسمانی مانند ورزش شدید یا بیماری تجربه میکند.
🔵 22. Post-Traumatic Stress Disorder (PTSD)
اختلال استرس پس از سانحه: نوعی اختلال روانی که پس از تجربه یا مشاهده یک رویداد بسیار ترسناک یا استرسزا به وجود میآید.
🔵 23. Time Stress
استرس ناشی از کمبود زمان: استرسی که فرد به دلیل محدودیت زمانی و حجم زیاد کارها تجربه میکند.
🔵 24. Occupational Stress
استرس شغلی: فشار روانی که ناشی از کار و مسئولیتهای شغلی است.
🔵 Acute Stress
استرس حاد: نوعی استرس کوتاهمدت که در موقعیتهای ناگهانی و شدید رخ میدهد.
استرس (stress) در انگلیسی چیست؟
استرس (stress) در زبان انگلیسی به معنای فشاری است که فرد در اثر مواجهه با شرایط دشوار، چالشبرانگیز یا تنشزا تجربه میکند. این کلمه به حالتی روانی یا فیزیکی اشاره دارد که در آن بدن و ذهن به دلیل فشارهای محیطی یا درونی واکنش نشان میدهند. Stress میتواند ناشی از عوامل مختلفی مانند کار، مسائل مالی، روابط اجتماعی، یا حتی تغییرات روزمره باشد. از نظر پزشکی، استرس میتواند بر سلامت جسم و روح تأثیرات منفی بگذارد و در صورت ادامهیافتن، منجر به مشکلات جدیتری مانند اضطراب مزمن یا افسردگی شود. اگر قصد دارید تا در مکالمه روزمره انگلیسی خود به استرس اشاره کنید، در ادامه همراه ما باشید.
انواع استرس
استرس حاد (Acute Stress): استرسی که به طور ناگهانی و در مدتزمان کوتاه ایجاد میشود، مانند استرس قبل از امتحان یا مصاحبه.
استرس مزمن (Chronic Stress): استرسی که برای مدت طولانی ادامه دارد و میتواند به بدن و ذهن آسیبهای جدی وارد کند.
مثالها:
🔹 I feel a lot of stress at work because of the deadlines.
(بهخاطر ضربالاجلها در کارم خیلی استرس دارم.)
🔹 She manages her stress by practicing yoga every day.
(او استرس خود را با انجام روزانه یوگا مدیریت میکند.)
🔹 Exams always cause stress for students.
(امتحانات همیشه باعث استرس برای دانشآموزان میشود.)
🔹 Chronic stress can lead to serious health problems if not managed properly.
(استرس مزمن اگر بهدرستی مدیریت نشود، میتواند به مشکلات جدی سلامتی منجر شود.)
در جدول زیر مثالهای مختلفی از کلمه استرس به انگلیسی آورده شده است.
ترجمه فارسی مثال | مثال به انگلیسی | معنی فارسی | کلمه انگلیسی |
او برای مدیریت استرس از مدیتیشن استفاده میکند. | She uses meditation for stress management. | مدیریت استرس | stress management |
امتحان باعث استرس زیادی شد. | The exam caused a lot of stress. | استرس، فشار | stress |
او یک شعر استرس برای بیان احساساتش نوشت. | He wrote a stress verse to express his feelings. | شعر استرس | stress verse |
یوگا میتواند به کاهش استرس کمک کند. | Yoga can help with stress reduction. | کاهش استرس | stress reduction |
مهاجرت به یک کشور جدید میتواند باعث ایجاد استرس فرهنگی شود. | Moving to a new country can cause acculturation stress. | استرس فرهنگی | acculturation stress |
برخی به مفهوم استرس اجدادی اعتقاد دارند. | Some believe in the concept of ancestor stress. | استرس اجدادی | ancestor stress |
از دست دادن یک عزیز میتواند باعث ناراحتی عاطفی شود. | Losing a loved one can cause emotional distress. | ناراحتی عاطفی | emotional distress |
آلودگی صوتی میتواند باعث استرس محیطی شود. | Noise pollution can cause environmental stress. | استرس محیطی | environmental stress |
بودن در بیمارستان میتواند منبعی برای استرس باشد. | Being in the hospital can be a source of stress. | استرس بیمارستانی | hospital stress |
ضربالاجلها و حجم بالای کار میتوانند باعث استرس شغلی شوند. | Deadlines and heavy workloads can cause job stress. | استرس شغلی | job stress |
ازدستدادن شغل مثالی از استرس عینی است. | Losing a job is an example of objective stress. | استرس عینی | Objective Stress |
بزرگ کردن نوجوانان میتواند برای والدین استرسزا باشد. | Raising teenagers can be stressful for parents. | استرس والدین | parental stress |
حفظ تعادل بین کار و خانواده میتواند به استرس والدین منجر شود. | Balancing work and family can lead to parenting stress. | استرس والدین | parenting stress |
نگرانی در مورد آینده میتواند استرس درک شده را افزایش دهد. | Worrying about the future can increase perceived stress. | استرس درک شده | perceived stress |
بتن پیشتنیده در ساختوساز استفاده میشود. | Prestressed concrete is used in construction. | پیش تنش | prestress |
سردردها گاهی میتوانند نشانهای از ناراحتی روانتنی باشند. | Headaches can sometimes be a sign of psychosomatic distress. | ناراحتی روان تنی | Psychosomatic Distress |
اضطراب و افسردگی نمونههایی از ناراحتی روانی هستند. | Anxiety and depression are examples of psychological distress. | ناراحتی روانی | psychological distress |
ورزش یک پاسخ رایج به استرس است. | Exercise is a common response to stress. | پاسخ به استرس | response against stress |
یک صدای بلند ناگهانی میتواند باعث استرس واکنش ترس شود. | A sudden loud noise can cause startle reaction stress. | استرس واکنش ترس | startle reaction stress |
نوجوانی اغلب به عنوان دوره طوفان و استرس شناخته میشود. | Adolescence is often referred to as a period of storm and stress. | طوفان و استرس | storm and stress |
آزار و اذیت در محیط کار میتواند به استرس مرتبط با کار کمک کند. | Workplace bullying can contribute to work-related stress. | استرس مربوط به کار | work related stress |