رنگها به زبان فرانسوی

یکی از مباحث ابتدایی که باید در مسیر یادگیری زبان فرانسه فرا بگیرید، آشنایی با رنگها به زبان فرانسوی است. شناخت رنگها به شما این امکان را میدهد که دایره واژگان خود را گسترش دهید و به راحتی در مکالمات مختلف از آنها استفاده کنید.
ممکن است تصور کنید که رنگها در مکالمات روزمره اهمیت زیادی ندارند و یادگیری آنها ضروری نیست، اما این یک اشتباه است؛ چرا که رنگها در بسیاری از موقعیتها و جملات به کار میروند و در لحظاتی که کمتر انتظارش را دارید، مفید خواهند بود.
آشنایی با رنگها به زبان فرانسه نیازی به پیشزمینه خاصی ندارد و تنها کافی است تلفظ صحیح و شیوه نوشتاری آنها را یاد بگیرید و با تمرین مداوم، آنها را به حافظه بسپارید. اگر قصد دارید یادگیری رنگها به فرانسوی را شروع کنید، با آموزشگاه زبان ملل همراه باشید و با 12 رنگ رایج و پرکاربرد در زبان فرانسوی آشنا شوید.
رنگهای اصلی به زبان فرانسه
در اینجا رنگهای اصلی به زبان فرانسه همراه با تلفظ و معنی آنها آورده شده است:
Noir (نوآر) - سیاه
|
Blanc (بلانک) - سفید |
Rouge (روژ) - قرمز
|
Bleu (بلو) - آبی
|
Jaune (ژون) - زرد
|
Vert (ور) - سبز
|
این رنگها از جمله رایجترین رنگها در زبان فرانسوی هستند که در مکالمات روزمره بهطور گسترده استفاده میشوند.
رنگهای فرعی و ترکیبی در فرانسه
در زبان فرانسه، علاوه بر رنگهای اصلی، رنگهای فرعی و ترکیبی نیز وجود دارند که از ترکیب رنگهای اصلی یا افزودن پسوندهایی مانند clair (روشن) و foncé (تیره) ساخته میشوند. این رنگها در کاربرد روزمره بسیار متداول هستند اما از نظر گرامری برخی از آنها ویژگیهای خاصی دارند.
🟣 رنگهای فرعی (Couleurs secondaires)
رنگهای فرعی از ترکیب دو رنگ اصلی به دست میآیند:
- Orange (نارنجی) = rouge + jaune
- Vert (سبز) = bleu + jaune
- Violet (بنفش) = bleu + rouge
این رنگها در جمله به عنوان صفت استفاده میشوند، اما باید توجه داشت که orange و marron برخلاف سایر رنگها بدون تغییر باقی میمانند و با اسم تطابق جنسیتی و عددی ندارند:
➡ Des robes orange (پیراهنهای نارنجی)
➡ Des chaussures marron (کفشهای قهوهای)
🔵 رنگهای ترکیبی (Couleurs composées)
رنگهای ترکیبی معمولاً با ترکیب دو رنگ یا استفاده از واژههای clair (روشن) و foncé (تیره) ساخته میشوند:
Bleu clair (آبی روشن)
|
Vert foncé (سبز تیره)
|
Gris bleu (خاکستری مایل به آبی)
|
نکته مهم:
رنگهای ترکیبی در زبان فرانسه بهصورت ثابت هستند، به این معنی که با اسم جمع یا مونث تغییر شکل نمیدهند:
➡ Des chemises bleu clair (پیراهنهای آبی روشن)
➡ Des pantalons gris foncé (شلوارهای خاکستری تیره)
🟢 رنگهای توصیفی و الهامگرفته از طبیعت
برخی از رنگها بر اساس اشیای طبیعی، فلزات یا سنگهای قیمتی نامگذاری میشوند و معمولاً تغییری در حالت مونث یا جمع پیدا نمیکنند:
Or (طلایی)
|
Argent (نقرهای)
|
Émeraude (زمردی)
|
در زبان فرانسه، رنگهای فرعی و ترکیبی از قواعد گرامری خاصی پیروی میکنند.
رنگهایی که از اسامی خاص (مانند orange و marron) گرفته شدهاند، تغییرپذیر نیستند. همچنین، ترکیب رنگها با واژههای توصیفی مانند clair و foncé منجر به عدم تغییر در تطابق جنسیتی و عددی آنها میشود.
سایر رنگها در زبان فرانسه (سایهها و درجات)
در زبان فرانسوی، رنگها میتوانند بر اساس شدت، روشنی یا تیرگی تغییر کنند. برای توصیف سایههای مختلف رنگها، از کلمات خاصی مانند clair (روشن)، foncé (تیره)، pâle (کمرنگ) و vif (زنده و درخشان) استفاده میشود. در ادامه، برخی از رایجترین روشهای بیان درجات رنگی را بررسی میکنیم:
1.رنگهای روشن و تیره
- Bleu clair - آبی روشن
- Bleu foncé - آبی تیره
- Vert clair - سبز روشن
- Vert foncé - سبز تیره
مثال:
➡ Elle porte une robe rouge foncé.
او یک لباس قرمز تیره پوشیده است.
2. رنگهای کمرنگ و پررنگ
- Rose pâle - صورتی کمرنگ
- Jaune pale- زرد کمرنگ
- Orange vif - نارنجی درخشان
- Rouge vif - قرمز پررنگ
مثال:
➡ J’aime les murs en vert pâle, c’est apaisant.
دیوارهای سبز کمرنگ را دوست دارم، آرامشبخش است.
3. رنگهای ترکیبی و مشتقشده
برای توصیف رنگهای ترکیبی یا مشتقشده، اغلب دو رنگ با هم ترکیب میشوند:
- Bleu-vert - آبی متمایل به سبز
- Rouge-orange - قرمز متمایل به نارنجی
- Jaune-marron - زرد متمایل به قهوهای
مثال:
➡ Ses yeux sont bleu-vert.
چشمهایش آبی-سبز هستند.
4. رنگهای متمایل (teinté)
گاهی اوقات برای توصیف رنگهایی که تهرنگ خاصی دارند، از عبارت tirant sur... (متمایل به...) استفاده میشود:
- Gris tirant sur le bleu - خاکستری متمایل به آبی
- Brun tirant sur le rouge - قهوهای متمایل به قرمز
مثال:
➡ Le ciel est gris tirant sur le violet aujourd’hui.
امروز آسمان خاکستری متمایل به بنفش است.
5. رنگهای متالیک و مات
برخی رنگها با افکتهای خاصی توصیف میشوند:
- Doré - طلایی
- Argenté - نقرهای
- Cuivré - مسی
- Mat - مات
- Brillant - براق
مثال:
➡ Elle a acheté une voiture argentée.
او یک ماشین نقرهای خرید.
در زبان فرانسوی، برای توصیف سایهها و درجات رنگها میتوان از کلمات clair (روشن)، foncé (تیره)، pâle (کمرنگ)، vif (درخشان) و tirant sur (متمایل به...) استفاده کرد. همچنین ترکیب رنگها و افزودن جلوههای خاص مانند doré (طلایی) یا mat (مات) به توصیف دقیقتر رنگها کمک میکند.
مقاله پیشنهادی: اصطلاحات روزمره زبان فرانسه |
قواعد گرامری رنگها در فرانسه
در زبان فرانسه، رنگها مانند سایر صفات، از نظر جنسیت (مذکر و مونث) و تعداد (تکواحد و جمع) متغیر هستند. در اینجا به برخی از قواعد گرامری و دستوری آنها اشاره میکنیم:
1.جنسیت رنگها (مذکر و مونث)
بیشتر رنگها بهطور معمول با توجه به جنسیت اسم تغییر میکنند. بهطور کلی، اگر رنگ برای اسم مذکر استفاده شود، فرم اصلی آن است و اگر برای اسم مونث استفاده شود، به آن e اضافه میشود.
مثال:
➡ Le livre rouge
(کتاب قرمز - مذکر)
➡ La voiture rouge
(ماشین قرمز - مونث)
برخی رنگها برای هر دو جنس یکسان هستند و تغییر نمیکنند.
مثال:
➡ Le ciel bleu
(آسمان آبی - مذکر)
➡ La mer bleue
(دریای آبی - مونث)
نکات:
- اگر یک رنگ در هر دو حالت مذکر و مؤنث به e ختم شود، شکل آن تغییری نمیکند. برای مثال، واژه rouge (قرمز) در هر دو جنسیت، یکسان باقی میماند.
- خود کلمه "couleur" (رنگ) برخلاف رنگها، یک اسم مونث است.
- در زبان فرانسوی، تمام رنگها از نظر دستوری اسم مذکر در نظر گرفته میشوند.
- اگر یک رنگ بهعنوان صفت برای یک اسم مونث استفاده شود، در بسیاری از موارد تغییر میکند. برای مثال، رنگ vert (سبز) زمانی که برای یک اسم مونث به کار رود، به verte تبدیل میشود.
به نقل از وبسایت دهخدا:
رنگها در زبان فرانسوی در نقش صفت مونث در نظر گرفته میشوند.
2. جمع بستن رنگها
برای جمع بستن رنگها در زبان فرانسه، کافی است از علامت جمع s در پایان استفاده شود. در این حالت، تغییرات جنسیت نیز رعایت میشود.
✔ برای جمع مذکر
➡ Les livres rouges
(کتابهای قرمز - مذکر)
✔ برای جمع مونث
➡ Les voitures rouges
(ماشینهای قرمز - مونث)
توجه: اگر رنگی به طور طبیعی در زبان فرانسه شکل جمع خاصی نداشته باشد، مانند رنگهایی که به اسمهای غیر زنده و ثابت نسبت داده میشوند (مثل orange یا marron)، به شکل جمع در میآیند ولی هیچ تغییری در نوشتار آنها ایجاد نمیشود.
➡ Les pantalons orange شلوارهای نارنجی
➡ Les chemises marron پیراهنهای قهوهای
3. رنگهایی که تغییر نمیکنند
برخی از رنگها در هر دو حالت مذکر و مونث به یک صورت نوشته میشوند و نیازی به اضافه کردن e یا s ندارند. در واقع رنگها در این زبان، در حالت جمع s میگیرند اما رنگ نارنجی و قهوهای استثنا هستند.
orange (نارنجی)
|
marron (قهوهای)
|
clair (روشن)
|
Foncé (تیره)
|
با این اصول میتوانید در جملات فرانسوی، رنگها را به درستی استفاده کرده و به تطابق جنسیت و تعداد دقت کنید.
مثالهایی از کاربرد رنگها در جملات فرانسوی
در ادامه برای درک بهتر مثالهایی از کاربرد رنگها در جملات فرانسوی آوردهایم.
➡ Mon pull est rouge et chaud.
پلیور من قرمز و گرم است.
➡ Elle porte une robe bleue élégante.
او یک لباس آبی شیک پوشیده است.
➡ Les feuilles deviennent jaunes en automne.
برگها در پاییز زرد میشوند.
➡ J’aime les voitures noires et brillantes.
من ماشینهای مشکی و براق را دوست دارم.
➡ Il a acheté une chemise verte pour l’été.
او یک پیراهن سبز برای تابستان خرید.
➡ Les nuages sont gris aujourd’hui, il va pleuvoir.
ابرها امروز خاکستری هستند، باران خواهد بارید.
➡ Ses yeux sont d’un magnifique bleu clair.
چشمهای او به رنگ آبی روشن زیبایی هستند.
➡ J’ai peint ma chambre en violet foncé.
من اتاقم را به رنگ بنفش تیره رنگآمیزی کردم.
➡ Elle adore les chaussures marron en cuir.
او عاشق کفشهای قهوهای چرمی است.
➡ La bague en or brille sous la lumière.
حلقه طلایی زیر نور میدرخشد.
این جملات ساختارهای ساده و پرکاربردی دارند و میتوانند در مکالمات روزمره برای توصیف رنگ اشیا، لباسها و طبیعت استفاده شوند.
مقاله پیشنهادی: آموزش مکالمه فرانسوی |
اصطلاحات و ضربالمثلهای فرانسوی با رنگها
اصطلاحات زیادی در این زمینه وجود دارد که در ادامه به شاخصترینِ آنها اشاره میکنیم:
اصطلاح یا ضرب المثل | ترجمه فارسی | مثال | معنی |
Voir la vie en rose | دنیا را صورتی دیدن | نگاه خوشبینانه داشتن، مثبتاندیش بودن | Après son voyage, elle voit la vie en rose | بعد از سفرش، دنیا را زیباتر میبیند. |
Être vert de jalousie | سبز شدن از حسادت | بسیار حسود بودن | Quand il a vu sa nouvelle voiture, il était vert de jalousie | وقتی ماشین جدیدش را دید، از حسادت سبز شد. |
Avoir une peur bleue | ترس آبی داشتن | بسیار وحشتزده شدن | J’ai eu une peur bleue en voyant ce serpent | وقتی آن مار را دیدم، وحشت کردم. |
Donner le feu vert | چراغ سبز دادن | اجازه دادن یا تأیید کردن کاری | Le patron a donné le feu vert pour commencer le projet | رئیس چراغ سبز را برای شروع پروژه داد. |
Être dans le rouge | در محدوده قرمز بودن | در وضعیت مالی بد قرار داشتن | Après ses vacances coûteuses, il est dans le rouge | بعد از تعطیلات پرهزینهاش، حساب بانکیاش خالی شد. |
Rire jaune | خنده زرد داشتن | خندیدن از روی ناراحتی یا عدم رضایت | Il a ri jaune quand on a fait une blague sur lui | وقتی جوکی درباره او گفته شد، با ناراحتی خندید. |
Être noir de monde | سیاه از جمعیت بودن | خیلی شلوغ بودن | Le marché était noir de monde ce matin | بازار امروز صبح خیلی شلوغ بود. |
Être blanc comme un linge | سفید مثل ملحفه شدن | خیلی رنگپریده شدن | Après son malaise, il était blanc comme un linge | بعد از ناخوشی، کاملاً رنگپریده شد. |
Travailler au noir | کار کردن در سیاهی | کار غیرقانونی یا بدون قرارداد انجام دادن | Il travaille au noir pour arrondir ses fins de mois | او برای گذران زندگی، بهصورت غیررسمی کار میکند. |
Crier au loup blanc | گرگ سفید را صدا زدن | هشدار بیدلیل دادن، اغراق کردن درباره خطر | Il crie toujours au loup blanc, mais il n’y a jamais de problème | او همیشه درباره خطرات هشدار میدهد، اما هیچ مشکلی پیش نمیآید. |
این اصطلاحات و ضربالمثلها به درک بهتر زبان فرانسوی و استفاده طبیعیتر از آن در مکالمات کمک میکنند.
مقاله پیشنهادی: بهترین آموزشگاه زبان فرانسه تهران |

