قواعد عربی | آموزش جامع دستور زبان عربی + مثال

زبان عربی یکی از گستردهترین و پرکاربردترین زبانهای دنیا است که علاوه بر جایگاه ویژهاش در متون دینی، در بسیاری از کشورهای جهان بهعنوان زبان رسمی استفاده میشود. برای یادگیری این زبان، آموزش قواعد زبان عربی امری ضروری است، چراکه ساختار جملات، معانی واژهها و ارتباط میان کلمات همگی تحت تأثیر اصول صرف و نحو قرار دارند.
صرف که به تغییرات ساختاری کلمات میپردازد و نحو که بر نحوهی چینش کلمات در جمله تمرکز دارد. شناخت این مفاهیم نهتنها در درک متون عربی، بلکه در روانی مکالمه و نوشتار نیز نقش کلیدی دارد. در این مقاله از آموزشگاه زبان ملل، با مهمترین اصول صرف و نحو در آموزش زبان عربی از صفر تا صد به همراه بیش از 300 مثال کاربردی برای هر بخش آشنا میشویم.
قواعد صرف در عربی (کلمهسازی)
صرف به بررسی تغییرات کلمات از نظر ساختاری میپردازد و شامل قواعدی است که تعیین میکند چگونه افعال و اسمها بر اساس زمان، جنسیت، تعداد و نقش دستوری تغییر میکنند.
1. نقش کلمات در زبان عربی
در زبان عربی، کلمات نقشهای مختلفی در جمله ایفا میکنند و هر کدام وظیفه خاصی دارند. این کلمات به چند دسته اصلی تقسیم میشوند که هر یک ویژگیهای خاص خود را دارند و در ساختار جمله تأثیرگذار هستند. در اینجا به بررسی انواع کلمات در عربی و نقش آنها در جمله میپردازیم.
🟢 اسم
اسم به کلمهای گفته میشود که به شخص، مکان، شیء، یا مفهوم اشاره میکند. نقش اسم در جمله میتواند به عنوان فاعل، مفعول، مبتدا، خبر، یا مضافالیه باشد. اسمها در عربی میتوانند به یکی از دستههای زیر تعلق دارند:
- مذکر یا مؤنث
- مفرد یا جمع
- اسم جامد یا مشتق
- معرّف یا نکره
- اسم اشاره عربی
الکِتابُ جَمیعٌ. | کتاب زیباست. |
"الکتاب" اسم است و نقش مبتدا را در جمله دارد. |
🟢 فعل
فعل کلمهای است که نشاندهنده عمل یا حالت است و زمان انجام آن را مشخص میکند. فعل در جمله معمولاً به عنوان رکن اصلی جمله عمل میکند و فاعل و مفعول را به هم مرتبط میسازد. افعال در عربی به سه زمان اصلی تقسیم میشوند:
- ماضی (گذشته)
- مضارع (حال یا آینده)
- امر (دستوری)
ذَهَبَ الطالِبُ إلَی المَدرَسةِ. | دانشآموز به مدرسه رفت. |
در این جمله، "ذهب" فعل ماضی است و عمل رفتن را نشان میدهد. |
🟢 حرف
حروف کلماتی هستند که به تنهایی معنای کامل ندارند، اما برای ارتباط بین کلمات یا جملات استفاده میشوند. حروف در عربی به چند دسته تقسیم میشوند:
- حروف جر: برای اضافه کردن اسم به فعل یا اسم دیگر
- حروف عطف: برای ارتباط بین دو کلمه یا جمله
- حروف نفی: برای منفی کردن جمله
سافَرتُ إلَی بیروتَ. | به بیروت سفر کردم. |
در این جمله، "إلی" حرف جر است و جهت سفر را مشخص میکند. |
🟢 ضمیر
ضمیر کلمهای است که به جای اسم میآید و از تکرار آن جلوگیری میکند. ضمایر میتوانند نقش فاعل، مفعول، یا مضافالیه را در جمله داشته باشند. ضمایر در عربی به سه دسته تقسیم میشوند
- ضمایر منفصل (مستقل)
- ضمایر متصل (وابسته)
- ضمایر مخفی (پنهان)
هُوَ یَقرَأُ الکِتابَ. | او کتاب میخواند. |
در این جمله، "هو" ضمیر منفصل است و نقش فاعل را دارد. |
🟢 صفه (صفت)
صفت کلمهای است که ویژگیهای اسم را توصیف میکند و باید با اسم خود از نظر جنسیت، عدد، و تعریف مطابقت داشته باشد. صفت در جمله معمولاً پس از اسم میآید و به آن تابع میشود.:
اشتَرَیتُ سَیارَةً جَدیدةً. | من یک ماشین جدید خریدم. |
در این جمله، "جدیدة" صفت است و ویژگی ماشین را توصیف میکند. |
🟢 ظرف
ظرف کلمهای است که زمان یا مکان را نشان میدهد و معمولاً به عنوان مفعولفیه یا حال در جمله استفاده میشود. ظرفها میتوانند اسمهای مکان یا زمان باشند.
جَلَسَ الطالِبُ فِی الفَصلِ. | دانشآموز در کلاس نشست. |
در این جمله، "فی الفصل" ظرف مکان است و محل نشستن را مشخص میکند. |
🟢 عدد
اعداد در عربی برای شمارش استفاده میشوند و با اسم خود از نظر جنسیت و حالت مطابقت دارند. اعداد از یک تا ده قواعد خاصی دارند و پس از ده معمولاً به صورت ساده استفاده میشوند.
اشتَرَیتُ خَمسَةَ کُتُبٍ. | من پنج کتاب خریدم. |
در این جمله، "خمسة" عدد است و تعداد کتابها را نشان میدهد. |
2. انواع افعال در عربی + مثال
در زبان عربی، افعال بر اساس زمان وقوع به سه دستهی اصلی تقسیم میشوند: ماضی (گذشته)، مضارع (حال و آینده) و امر (دستوری). این دستهبندی نشان میدهد که یک عمل در چه زمانی انجام شده یا خواهد شد. در ادامه، هر یک از این زمانها همراه با مثال توضیح داده شدهاند.
فعل ماضی (گذشته)
فعل ماضی برای بیان کارهایی که در گذشته اتفاق افتادهاند استفاده میشود. این افعال معمولاً بر وزن "فَعَلَ" یا "فَعِلَ" یا "فَعُلَ" صرف میشوند و با توجه به شخص (اولشخص، دومشخص، سومشخص)، مفرد، مثنی یا جمع و جنسیت تغییر میکنند.
شخص | ضمیر | صرف فعل ماضی | معنی فارسی |
---|---|---|---|
اول شخص مفرد | أنا | كَتَبْتُ | من نوشتم |
اول شخص جمع | نحن | كَتَبْنَا | ما نوشتیم |
دوم شخص مفرد مذکر | أنتَ | كَتَبْتَ | تو (مرد) نوشتی |
دوم شخص مفرد مؤنث | أنتِ | كَتَبْتِ | تو (زن) نوشتی |
دوم شخص جمع مذکر | أنتم | كَتَبْتُمْ | شما (مردان) نوشتید |
دوم شخص جمع مؤنث | أنتن | كَتَبْتُنَّ | شما (زنان) نوشتید |
سوم شخص مفرد مذکر | هو | كَتَبَ | او (مرد) نوشت |
سوم شخص مفرد مؤنث | هي | كَتَبَتْ | او (زن) نوشت |
سوم شخص جمع مذکر | هم | كَتَبُوا | آنها (مردان) نوشتند |
سوم شخص جمع مؤنث | هن | كَتَبْنَ | آنها (زنان) نوشتند |
فعل مضارع (حال و آینده)
فعل مضارع برای بیان اعمالی که در حال انجام شدن هستند یا در آینده رخ خواهند داد استفاده میشود. این افعال با افزودن یکی از حروف ن، أ، ي، ت به ابتدای ریشه فعل ساخته میشوند.
شخص | ضمیر | صرف فعل مضارع | معنی فارسی |
---|---|---|---|
اول شخص مفرد | أنا | أَكْتُبُ | من مینویسم |
اول شخص جمع | نحن | نَكْتُبُ | ما مینویسیم |
دوم شخص مفرد مذکر | أنتَ | تَكْتُبُ | تو (مرد) مینویسی |
دوم شخص مفرد مؤنث | أنتِ | تَكْتُبِينَ | تو (زن) مینویسی |
دوم شخص جمع مذکر | أنتم | تَكْتُبُونَ | شما (مردان) مینویسید |
دوم شخص جمع مؤنث | أنتن | تَكْتُبْنَ | شما (زنان) مینویسید |
سوم شخص مفرد مذکر | هو | يَكْتُبُ | او (مرد) مینویسد |
سوم شخص مفرد مؤنث | هي | تَكْتُبُ | او (زن) مینویسد |
سوم شخص جمع مذکر | هم | يَكْتُبُونَ | آنها (مردان) مینویسند |
سوم شخص جمع مؤنث | هن | يَكْتُبْنَ | آنها (زنان) مینویسند |
📌 نکته:
فعل مضارع میتواند با اضافه شدن "لَنْ" به آیندهی منفی تبدیل شود.
فعل امر (دستوری)
فعل امر برای فرمان دادن، درخواست کردن یا پیشنهاد کردن استفاده میشود. این فعل معمولاً از فعل مضارع بدون حرف مضارعه ساخته میشود. در برخی موارد، حرف "اِ" در ابتدا اضافه میشود.
شخص | ضمیر | صرف فعل امر | معنی فارسی |
---|---|---|---|
دوم شخص مفرد مذکر | أنتَ | اُكْتُبْ | بنویس (تو مرد) |
دوم شخص مفرد مؤنث | أنتِ | اُكْتُبِي | بنویس (تو زن) |
دوم شخص جمع مذکر | أنتم | اُكْتُبُوا | بنویسید (شما مردان) |
دوم شخص جمع مؤنث | أنتن | اُكْتُبْنَ | بنویسید (شما زنان) |
📌 نکات مهم درباره فعل امر:
- فعل امر فقط برای دومشخص (مخاطب) صرف میشود.
- در ساخت فعل امر، حرف مضارعه حذف و در برخی موارد یک همزه (اِ) اضافه میشود.
- فعل امر با لا الناهية (نهی) میتواند به معنای منع کردن باشد.
- برای مطالعه بیشتر در خصوص فعل نفی و نهی در عربی میتوانید مقاله مربوطه را مطالعه کنید.
3. وزنهای افعال و مشتقات آنها
در عربی، بیشتر افعال از ریشههای سهحرفی و چهارحرفی ساخته میشوند و بر اساس قالبهای مشخصی صرف میشوند. این قالبها اوزان افعال نامیده میشوند.
🔵 فعل ثلاثی مجرد: ریشه فقط ۳ حرف اصلی دارد و هیچ حرف اضافی (زیادشده) در آن نیست.
وزن | مثال | معنی |
---|---|---|
فَعَلَ - يَفعُلُ | نَصَرَ - يَنصُرُ | یاری کرد - یاری میکند |
فَعَلَ - يَفعِلُ | ضَرَبَ - يَضرِبُ | زد - میزند |
فَعَلَ - يَفعَلُ | فَتَحَ - يَفتَحُ | گشود - میگشاید |
فَعِلَ - يَفعَلُ | حَسِبَ - يَحسَبُ | پنداشت - میپندارد |
فَعُلَ - يَفعُلُ | كَرُمَ - يَكرُمُ | بزرگوار شد - بزرگوار میشود |
فَعِلَ - يَفعِلُ | فَرِحَ - يَفرَحُ | شاد شد - شاد میشود |
🔵 فعل ثلاثی مزید فیه: همان ریشهی سهحرفی است که با افزودن یک یا چند حرف (مثل: همزه، تاء، است، نون…) ساخته میشود.
وزن | مثال | معنی و ترجمه |
---|---|---|
أفعلَ - يُفعِلُ - إفعال | أكرمَ - يُكرِمُ - إكرام | گرامی داشت - گرامی میدارد - گرامی داشتن |
فعَّلَ - يُفعِّلُ - تَفعیل | علَّمَ - يُعلِّمُ - تعليم | آموزش داد - آموزش میدهد - آموزش دادن |
فاعَلَ - يُفاعِلُ - مُفاعلة | قاتلَ - يُقاتِلُ - قتال | جنگید - میجنگد - جنگیدن |
تَفَعَّلَ - يَتَفَعَّلُ - تَفَعُّل | تَعلَّمَ - يَتَعلَّمُ - تَعلُّم | یاد گرفت - یاد میگیرد - یادگیری |
تَفاعَلَ - يَتَفاعَلُ - تَفاعُل | تَقاتَلوا - يَتَقاتَلون - تَقاتُل | با هم جنگیدند - با هم میجنگند - جنگ با هم |
اِنفَعَلَ - يَنفَعِلُ - اِنفِعال | اِنكَسرَ - يَنكَسِرُ - اِنكِسار | شکست - میشکند - شکستن |
اِفتَعَلَ - يَفتَعِلُ - اِفتِعال | اِجتَمَعَ - يَجتَمِعُ - اِجتِماع | جمع شد - جمع میشود - اجتماع |
اِفعَلَّ - يَفعَلُّ - اِفعِلال | اِحمَرَّ - يَحمَرُّ - اِحمِرار | سرخ شد - سرخ میشود - سرخ شدن |
اِفعَوعَلَ - يَفعَوعِلُ (نادر) | اِعشَوشَبَ - يَعشَوشِبُ | سرسبز شد - سرسبز میشود |
🔵 فعل رباعی مجرد: ریشه از ۴ حرف اصلی تشکیل شده و هیچ حرف اضافی ندارد.
وزن | مثال | معنی |
---|---|---|
فَعلَلَ - يُفَعلِلُ - فَعلَلة | دَحرَجَ - يُدَحرِجُ -– دَحرَجة | غلطاند - میغلتاند - غلتاندن |
🔵 فعل رباعی مزید فیه: همان ریشهی چهارحرفی است که با افزودن یک یا چند حرف ساخته میشود.
وزن | مثال | معنی |
---|---|---|
أفعْلَلَ - يُفعْلِلُ - إفعْلال | أكرمَزَ - يُكرمِزُ (نادر) | سرخ شد |
تَفعْلَلَ - يَتَفعْلَلُ - تَفعْلُل | تدَحرَجَ - يَتدَحرَجُ - تدَحرُج | غلتید - میغلتد - غلتیدن |
افعَنْلَلَ - يَفعَنْلِلُ - افعِنْلال | اِحْرَنْجَمَ - يَحرَنْجِمُ | گرد آمد - گرد میآید |
قواعد نحو در عربی (جملهسازی)
نحو به نحوهی قرارگیری کلمات در جمله و ارتباط آنها با یکدیگر میپردازد.
جمله اسمیه
جملهی اسمیه جملهای است که با یک اسم آغاز میشود و معمولاً برای بیان توصیف، خبر یا حالت بهکار میرود. این نوع جمله از دو بخش اصلی تشکیل شده است:
🔹 مبتدا: کلمهای که دربارهی آن صحبت میشود و معمولاً یک اسم است.
🔹 خبر: توضیح یا خبری که دربارهی مبتدا داده میشود.
مثال:
الطَّالِبُ مُجتَهِدٌ. | دانشآموز کوشا است. |
السَّماءُ صَافِيَةٌ. | آسمان صاف است. |
📌 گاهی اوقات، خبر میتواند یک فعل یا یک جملهی کامل باشد:
المُعَلِّمُ يُدَرِّسُ اللُّغَةَ العَرَبِيَّةَ. | معلم زبان عربی تدریس میکند |
جمله فعلیه
جملهی فعلیه با یک فعل آغاز میشود و معمولاً برای بیان یک عمل یا رویداد استفاده میشود. این جمله از سه بخش اصلی تشکیل شده است:
- فعل: کلمهای که نشاندهندهی یک عمل یا حالت است.
- فاعل: کسی که انجامدهندهی عمل است.
- مفعولبه (در صورت نیاز): کسی یا چیزی که عمل فعل بر روی آن انجام میشود.
كَتَبَ الطَّالِبُ الدَّرسَ. | دانشآموز درس را نوشت. |
يَشرَبُ الوَلَدُ المَاءَ. | پسر آب مینوشد. |
📌 در بسیاری از موارد، فاعل میتواند ضمیر مستتر باشد، یعنی در جمله نیاید اما از معنای فعل مشخص باشد:
نَجَحَ فِي الامْتِحَانِ. | او در امتحان موفق شد. |
مفاعیل در عربی (مفعول به، مفعول فیه، مفعول له و …)
مفاعیل در زبان عربی نقشهای مختلفی دارند که هر یک به نوعی مکمل فعل در جمله هستند و معنا را کامل میکنند. این مفاعیل شامل مفعول به، مفعول فیه، مفعول له، مفعول مطلق، و مفعول معه میشوند. هر یک از این مفاعیل کاربرد خاصی در جمله دارند و مانند انواع مفعول عربی به فهم بهتر رابطه بین فعل و سایر اجزای جمله کمک میکنند.
مفعول به (مفعول به)
مفعول به کلمهای است که فعل مستقیماً بر آن اثر میگذارد و معمولاً منصوب است. این مفعول پاسخ به سؤال "ماذا؟" یا "من؟" میدهد.
قَرَأَ الطالِبُ الکِتابَ. | دانشآموز کتاب را خواند. |
"الکتاب" مفعولبه است و فعل "قرأ" مستقیماً بر آن اثر گذاشته.
مفعول فیه (مفعول فیه)
مفعول فیه زمان یا مکان انجام فعل را مشخص میکند و معمولاً به سؤال "متی؟" (کی؟) یا "أین؟" (کجا؟) پاسخ میدهد. این مفعول میتواند ظرف زمان یا مکان باشد.
ذَهَبَ الطالِبُ إلَی المَدرَسةِ. | دانشآموز به مدرسه رفت. |
"إلی المدرسة" مفعولفیه است و مکان رفتن را نشان میدهد.
مفعول له (مفعول له)
مفعول له دلیل یا هدف انجام فعل را بیان میکند و معمولاً به سؤال "لِماذا؟" (چرا؟) پاسخ میدهد. این مفعول اغلب با حرف جر "لِ" همراه است.
ذَهَبَ الطالِبُ لِلتعلِیمِ. | دانشآموز برای آموزش رفت. |
"للتعلیم" مفعولله است و دلیل رفتن را مشخص میکند.
مفعول مطلق (مفعول مطلق)
مفعول مطلق برای تأکید بر نوع یا تعداد دفعات انجام فعل به کار میرود و معمولاً مصدری است که از همان فعل مشتق شده است. این مفعول به سؤال "کَیفَ؟" (چگونه؟) یا "کَم مَرَّةً؟" (چند بار؟) پاسخ میدهد.
ضَرَبَ الطالِبُ ضَرباً. | دانشآموز محکم زد. |
"ضرباً" مفعولمطلق است و نوع یا شدت فعل را تأکید میکند.
مفعول معه (مفعول معه)
مفعول معه همراهی یا همکاری در انجام فعل را نشان میدهد و معمولاً با حرف جر "مَعَ" همراه است. این مفعول به سؤال "مَعَ مَن؟" (با چه کسی؟) پاسخ میدهد.
ذَهَبَ الطالِبُ مَعَ أَصدِقائِهِ. | دانشآموز با دوستانش رفت. |
"مع أصدقائه" مفعولمعه است و همراهی را نشان میدهد.
حروف اضافه و ادوات در جمله عربی
در زبان عربی، حروف اضافه (حروف الجر) و ادوات نقش بسیار مهمی در ساختار جمله دارند و به ایجاد ارتباط بین کلمات و تعیین معنا کمک میکنند. این واژگان بهتنهایی معنی کاملی ندارند، اما در کنار اسمها و فعلها، مفهوم جمله را کامل میکنند.
حروف اضافه (حروف الجر) و نقش آنها
حروف اضافه کلماتی هستند که معمولاً قبل از اسم میآیند و بر معنای آن تأثیر میگذارند. این حروف باعث میشوند که اسم پس از آنها مجرور شود، یعنی معمولاً با کسره (ــِ) یا یاء در حالت جمع و مثنی همراه باشد.
🔵 مهمترین حروف اضافه در عربی:
حرف اضافه | معنی فارسی | مثال | ترجمه |
في | در | الكتابُ في الحقيبةِ. | کتاب در کیف است. |
إلى | به، تا | ذهبتُ إلى المدرسةِ. | به مدرسه رفتم. |
مِن | از | أنا مِن إيرانَ. | من اهل ایران هستم. |
عَلى | بر روی | وَضَعَ الكتابَ على الطاولةِ. | کتاب را روی میز گذاشت. |
بِـ | با، بهوسیلهی | كتبتُ بالقلمِ. | با قلم نوشتم. |
لِـ | برای، متعلق به | هذا الكتابُ لي. | این کتاب برای من است. |
🔵 نقش حروف اضافه در جمله:
🔹 تعیین مکان: في البيت – در خانه
🔹 نشان دادن زمان: بعدَ الدرس – بعد از درس
🔹 مشخص کردن مالکیت و هدف: لِلطالب – برای دانشآموز
🔹 بیان وسیله و ابزار: بالقلم – با قلم
ادوات و نقش آنها در جمله
ادوات شامل حروف و کلماتی هستند که در جمله نقشهای مختلفی دارند. برخی از مهمترین انواع ادوات عبارتاند از:
الف) ادوات سؤال
این کلمات برای پرسیدن دربارهی زمان، مکان، علت و افراد بهکار میروند:
ماذا | چه چیزی؟ | ماذا تدرسُ؟ | چه چیزی میخوانی؟ |
أين | کجا؟ | أين تسكنُ؟ | کجا زندگی میکنی؟ |
متى | کی؟ | متى ستعودُ؟ | چه زمانی برمیگردی؟ |
كيف | چطور؟ | كيف حالُكَ؟ | حالت چطور است؟ |
ب) ادوات ندا (حروف ندا)
این کلمات برای صدا زدن کسی یا جلب توجه او استفاده میشوند.
يا | يا أستاذُ، عندي سؤالٌ. | ای استاد، یک سؤال دارم. |
أَيُّها | أيُّها الناسُ، انتبهوا! | ای مردم، توجه کنید! |
ج) ادوات نفي
برای منفی کردن فعلها و جملات استفاده میشوند:
لا (نفی مضارع) | لا أريدُ الذهابَ. | نمیخواهم بروم. |
ما (نفی ماضی) | ما ذهبتُ إلى السوقِ. | به بازار نرفتم. |
لَم (نفی ماضی و فعل مضارع منصوب میشود) | لم أكتبْ الرسالةَ. | نامه را ننوشتم. |
لَنْ (نفی آینده) | لن أسافرَ غدًا. | فردا سفر نخواهم کرد. |
انواع اعراب (رفع، نصب، جر و جزم)
اعراب در زبان عربی به تغییراتی گفته میشود که پایان کلمات بر اساس نقش آنها در جمله پیدا میکنند. این تغییرات چهار نوع اصلی دارند: رفع، نصب، جر، و جزم. هر یک از این حالات تأثیر خاصی بر کلمات میگذارند و معنا و نقش آنها را در جمله مشخص میکنند.
رفع
اعراب رفع معمولاً با علامت ضمه (ـُ) نشان داده میشود و نشاندهنده حالت اصلی یا مستقل کلمه است. کلماتی مانند فاعل، مبتدا، و خبر معمولاً مرفوع هستند.
الطالِبُ ذَهَبَ إلَی المَدرَسةِ. | دانشآموز به مدرسه رفت. |
📌 "الطالب" فاعل است و مرفوع با ضمه.
نصب
اعراب نصب با علامت فتحه (ـَ) مشخص میشود و نشاندهنده حالت وابستگی یا تأثیرپذیری کلمه است. کلماتی مانند مفعول به، حال، و تمییز معمولاً منصوب هستند.
شَرِبتُ الماءَ. | من آب نوشیدم. |
📌 "الماء" مفعولبه است و منصوب با فتحه.
جر
اعراب جر با علامت کسره (ـِ) نشان داده میشود و معمولاً پس از حروف جر یا در حالت مضافالیه ظاهر میشود. اسمهایی که بعد از حروف جر مانند "مِن"، "إلی"، یا "فی" میآیند، مجرور هستند.
ذَهَبتُ إلَی المَدرَسةِ. | من به مدرسه رفتم. |
📌 "المدرسة" مجرور با کسره است زیرا بعد از حرف جر "إلی" آمده.
جزم
اعراب جزم با علامت سکون (ـْ) یا حذف حرف آخر نشان داده میشود و معمولاً در افعال مضارع پس از ادوات جازم مانند "لَم"، "لَا الناهیة"، یا "إِن" اتفاق میافتد.
لَمْ یَذهَبْ الطالِبُ. | دانشآموز نرفت. |
📌 "یذهب" مجزوم با سکون است زیرا بعد از "لم" آمده است.
انواع ضمایر در عربی و کاربرد آنها در جمله
در زبان عربی، ضمایر (الضمائر) نقش مهمی در جایگزینی اسمها و جلوگیری از تکرار آنها در جمله دارند. این ضمایر بر اساس شخص، تعداد و جنسیت تغییر میکنند و در جمله میتوانند بهعنوان فاعل، مفعول یا متصل به اسم و فعل به کار روند.
ضمایر در عربی به چند دستهی اصلی تقسیم میشوند:
- ضمایر منفصل (مستقل)
- ضمایر متصل
- ضمایر مستتر (پنهان)
ضمایر منفصل (الضمائر المنفصلة)
این ضمایر مستقل هستند و به کلمهای متصل نمیشوند. معمولاً بهعنوان فاعل در جمله ظاهر میشوند. جدول ضمایر منفصل:
شخص | مفرد | مثنی | جمع |
اولشخص (متکلم) | أنا (من) | نحن (ما - دو نفر) | نحن (ما - جمع) |
دومشخص (مخاطب مذکر) | أنتَ (تو) | أنتما (شما - دو نفر) | أنتم (شما - گروهی از مردان) |
دومشخص (مخاطب مؤنث) | أنتِ (تو) | أنتما (شما - دو نفر) | أنتنَّ (شما - گروهی از زنان) |
سومشخص (غایب مذکر) | هو (او - مرد) | هما (آن دو - مردان) | هم (آنها - مردان) |
سومشخص (غایب مؤنث) | هي (او - زن) | هما (آن دو - زنان) | هنَّ (آنها - زنان) |
ضمایر متصل (الضمائر المتصلة)
ضمایری که به فعل، اسم یا حرف اضافه متصل میشوند و نمیتوانند بهتنهایی در جمله بیایند.
🔵 ضمایر متصل به فعل (نشاندهنده فاعل یا مفعول): این ضمایر معمولاً در انتهای فعل میآیند و فاعل یا مفعول را مشخص میکنند
شخص | مفرد | مثنی | جمع |
اولشخص | تَكلَّمتُ (من صحبت کردم) | تَكلَّمنا (ما صحبت کردیم) | تَكلَّمنا (ما صحبت کردیم) |
دومشخص (مذکر) | تَكلَّمتَ (تو صحبت کردی) | تَكلَّمتما (شما صحبت کردید) | تَكلَّمتُم (شما صحبت کردید) |
دومشخص (مؤنث) | تَكلَّمتِ (تو صحبت کردی) | تَكلَّمتما (شما صحبت کردید) | تَكلَّمتُنَّ (شما صحبت کردید) |
سومشخص (مذکر) | تَكلَّمَ (او صحبت کرد) | تَكلَّما (آن دو صحبت کردند) | تَكلَّموا (آنها صحبت کردند) |
سومشخص (مؤنث) | تَكلَّمَت (او صحبت کرد) | تَكلَّمتا (آن دو صحبت کردند) | تَكلَّمنَ (آنها صحبت کردند) |
🔵 ضمایر متصل به اسم (نشاندهنده مالکیت): این ضمایر نشان میدهند که چیزی متعلق به چه کسی است.
- كتابي (کتاب من)
- قلمُكَ (قلم تو)
- مدرستُهُ (مدرسهی او)
- لغتُهُم (زبان آنها)
🔵 ضمایر متصل به حروف اضافه: وقتی ضمایر به حروف اضافه مثل في، على، من، إلى متصل شوند، نقش مفعول را ایفا میکنند.
- عليهِ (روی او)
- منهُ (از او)
- إليكَ (به سوی تو)
- معنا (با ما)
ضمایر مستتر (الضمائر المستترة)
ضمایری که در ظاهر جمله نیامدهاند اما از معنای جمله میتوان آنها را فهمید. مثالها از ضمایر مستتر:
- يَكتُبُ الدَّرسَ. (او درس را مینویسد.) → ضمیر "هو" پنهان است.
- نُحِبُّ العِلمَ. (ما علم را دوست داریم.) → ضمیر "نحن" پنهان است.
اسمهای منصرف و غیرمنصرف + کاربرد آنها
در زبان عربی، اسمها از نظر اعراب به دو دسته اصلی تقسیم میشوند:
- منصرف (منصرف)
- غیرمنصرف (غیرمنصرف)
این تقسیمبندی بر اساس تغییرپذیری یا عدم تغییرپذیری اسم در حالتهای مختلف اعراب (رفع، نصب، جر) انجام میشود. هر یک از این دو دسته ویژگیها و کاربردهای خاص خود را دارند.
اسمهای منصرف
اسمهای منصرف اسمهایی هستند که در حالتهای مختلف اعراب تغییر میکنند و علامت اعراب (ضمه، فتحه، کسره) را میپذیرند. این اسمها معمولاً مفرد، مذکر، و غیرمعرفه هستند و هیچ عاملی مانع از تغییر آنها نمیشود.
مثال:
جاءَ طالِبٌ. | دانشآموزی آمد. |
"طالب" منصرف است و میتواند در حالتهای مختلف اعراب تغییر کند: | |
جاءَ طالِبٌ | رفع با ضمه |
رَأَیتُ طالِباً | نصب با فتحه |
مَرَرتُ بِطالِبٍ | جر با کسره |
اسمهای غیرمنصرف
اسمهای غیرمنصرف اسمهایی هستند که در حالتهای مختلف اعراب تغییر نمیکنند و همیشه با یک علامت ثابت (معمولاً فتحه) نوشته میشوند. این اسمها به دلایلی مانند علم بودن (اسم خاص)، عجمی بودن (غیرعربی)، یا وزن خاص (مانند صیغههای مبالغه) غیرمنصرف میشوند.
مثال:
ذَهَبتُ إلَی أحمَدَ. | من به سوی احمد رفتم. |
"أحمد" غیرمنصرف است و در همه حالتها با فتحه نوشته میشود: | |
جاءَ أحمَدَ | رفع با فتحه |
رَأَیتُ أحمَدَ | نصب با فتحه |
مَرَرتُ بِأحمَدَ | جر با فتحه |
🔵 کاربرد اسمهای منصرف و غیرمنصرف
- اسمهای منصرف: بیشتر اسمهای عربی در این دسته قرار میگیرند و به دلیل تغییرپذیری، انعطاف بیشتری در جملهسازی دارند. این اسمها در حالتهای مختلف اعراب به راحتی استفاده میشوند.
- اسمهای غیرمنصرف: این اسمها معمولاً خاصیت ثابتی دارند و به دلیل عدم تغییر، در جملهسازی نیاز به دقت بیشتری دارند. این اسمها اغلب برای اسامی خاص، کلمات غیرعربی، یا صیغههای خاص به کار میروند.
آموزش قواعد زبان عربی pdf رایگان
قواعد عربی از مهمترین بخشهای یادگیری این زبان است و بدون تسلط بر دستور زبان، مکالمه و درک متون عربی امکانپذیر نخواهد بود. برای تکمیل این مبحث، چند فایل جامع آموزش گرامر و دستور زبان عربی به صورت PDF تهیه کردهایم که در ادامه میتوانید به سادگی دانلود کنید.
مقاله پیشنهادی: |