در این مقاله از سری مقالات آموزش زبان انگلییسی به بررسی معنی دزد به انگلیسی حواهیم پرداخت. کلمه دزد به انگلیسی "thief" ترجمه می شود. این کلمه می تواند با اشکال مختلفی استفاده شود. همه این اصطلاحات برای نشان دادن فرد یا افرادی که به سرقت می پردازند، به کار می روند و از نظر رسمیت و محاوره ممکن است تفاوت هایی داشته باشند.
در ادامه و در آموزشگاه زبان انگلیسی ملل، در مورد نحوه استفاده از آن توضیحات بیشتری را در اختیار شما قرار می دهیم.
واژه "thief" مشتقات مختلفی دارد که به معنای افرادی هستند که به طور غیرقانونی از دارایی های دیگران سرقت می کنند یا به اشتباه این کار را انجام می دهند.
مطالعه بیشتر: سیب به انگلیسی
مطالعه بیشتر: ظلم به انگلیسی
این مشتقات از واژه "thief" به کار می روند تا ویژگی ها، رفتارها و عملکردهایی که با سرقت و دزدی مرتبط هستند را بیان کنند.
کلمه "thief" یک اسم (noun) در زبان انگلیسی است. این کلمه برای نشان دادن فردی استفاده می شود که به طور غیرقانونی از دارایی های دیگران سرقت می کند. کلمه "thief" برای توصیف شخصی استفاده می شود که سرقت می کند و در جمله می تواند به عنوان فاعل یا مفعول ظاهر شود، همچنین می تواند برای توصیف دارایی هایی که دزیده شده اند، استفاده شود.
در جمله، "thief" می تواند به عنوان فاعل، مفعول و یا توصیف کننده استفاده شود. به عنوان مثال:
مطالعه بیشتر: خانم به انگلیسی
1. فاعل:
"The thief stole my wallet."
(دزد کیف پول من را دزدید.)
2. مفعول:
"I caught the thief red-handed."
(من دزد را در حال انجام عمل دستگیر کردم.)
3. توصیف کننده:
"The stolen items were found in the thief's house."
(اشیاء دزیده شده در خانه دزد پیدا شدند.)
در زبان انگلیسی، واژه ها و اصطلاحات مختلفی برای انواع مختلف دزدان و سرقت ها وجود دارند که هر کدام نوع خاصی از سرقت یا رفتار دزدانه را توصیف می کنند. این اصطلاحات مختلف، نوع خاصی از سرقت یا دزدی را توصیف می کنند و به شکل های مختلفی در زندگی روزمره ممکن است مشاهده شوند.
عبارت شاه دزد در انگلیسی به صورت "King of Thieves" ترجمه می شود. این عبارت معمولاً برای اشاره به یک فرد یا گروهی از دزدان ماهر و حرفه ای که به طور هوشمندانه و با استفاده از تاکتیک ها و دانش خاصی سرقت می کنند، استفاده می شود.
مطالعه بیشتر: دور دور به انگلیسی
مثال: "The police have been trying to capture the notorious King of Thieves for years, but he always manages to evade them."
(پلیس سال هاست که سعی دارد شاه دزد مشهور را دستگیر کند، اما همیشه موفق به جلوگیری از دستگیری می شود.)
این عبارت بیانگر مهارت و ذکایی این فرد در سرقت و فرار از دستگیری است و به صورت نمادین برای فردی که در دنیای دزدی به موفقیت های بزرگ دست یافته است، استفاده می شود.
اصطلاح "embezzler" برای توصیف فردی استفاده می شود که به طور غیرقانونی و از جایی که مسئولیت مالی یا مالکیت را دارد، پول یا دارایی های دیگر را برای خودش به طور نادرست می برد یا استفاده می کند. این عمل به عنوان اختلاس شناخته می شود و فرد اختلاسگر به عنوان فردی که این عمل را انجام می دهد، شناخته می شود.
مثال:
"John was convicted as an embezzler after misappropriating funds from the company he worked for over several years."
در این جمله، "embezzler" به عنوان کسی که به طور غیرمجاز از منابع یک شرکت استفاده مالی کرده است، استفاده شده است. این واژه برای توصیف فردی استفاده می شود که از مسئولیت مالی یا دارایی های دیگران به نحوی نادرست بهره برداری می کند.
Cyber Theft: سرقت سایبری | Identity Theft: دزدی هویت |
Hacking: هک کردن | Phishing: رمزنگاری |
Data Breach: نفوذ به اطلاعات | Cybercrime: جرم سایبری |
Online Fraud: کلاهبرداری آنلاین | Cyber Security: امنیت سایبری |
Malware: نرم افزار مخرب | Ransomware: باج افزار |
Cyber Extortion: انتقال سایبری | Data Theft: دزدی اطلاعات |
Online Scam: کلاهبرداری آنلاین | Digital Piracy: دزدی دیجیتال |
Cyber Fraud: کلاهبرداری سایبری | Online Theft: دزدی آنلاین |
Cyber Security Breach: نفوذ امنیت سایبری | Cyber Criminal: جنایتکار سایبری |
English: "I would like to report a theft."
من میخواهم یک سرقت را گزارش دهم.
بهتر است جزئیات بیشتری را برای پلیس بگویید. به عنوان مثال:
مطالعه بیشتر: بهترین آموزشگاه زبان انگلیسی در تهران
English: "I believe someone broke into my house and stole some valuable items. The incident happened last night."
من فکر می کنم کسی به خانه ام دستبرد زده و چند مورد از اجناس ارزشمندم را دزدیده است. این واقعه شب گذشته اتفاق افتاده است."
عبارات مرتبط با صحنه سرقت و جرم به انگلیسی
1. "The thief broke the window to gain entry."
دزد برای ورود، پنجره را شکست.
2. "The police arrived at the crime scene shortly after the incident was reported."
پلیس کوتاهی پس از گزارش واقعه به محل جرم رسیدند.
3. "The perpetrator left behind some fingerprints on the doorknob."
جنایتکار روی دستگیره در دستمان اثر انگشت گذاشته بود.
4. "The security camera footage captured the burglary in progress."
فیلم های دوربین امنیتی دستبرد را در حال انجام ضبط کرده بود.
5. "Evidence such as footprints and bloodstains was collected at the scene."
شواهدی مانند اثرات پا و لکه های خون از محل واقعه جمع آوری شد.
مطالعه بیشتر: توصیف اتاق خواب من به انگلیسی
Theft: سرقت | Burglary: دستبرد |
Robbery: دزدی با خشونت | Thief: دزد |
Stolen: دزدیده شده | Break-in: تخریب و ورود |
Burglar: دزد خانهها | Larceny: دزدی بدون استفاده از خشونت |
Embezzlement: رانت خواری | Shoplifting: دزدی از فروشگاه |
Pickpocketing: دزدی از جیب | Rob: سرقت کردن |
Theft deterrent: جلوگیری از سرقت | Purloin: دزدی کردن |
Thievery: سرقت | Shoplifter: دزد فروشگاهی |
Steal: دزدیدن | Swindle: گول زدن، کلاهبرداری |
Bank Robbery: سرقت از بانک | Embezzlement: رانتخواری بانکی |
Identity Theft: دزدی هویت از بانک | Cyber Bank Theft: دزدی سایبری از بانک |
Unauthorized Transactions: معاملات غیرمجاز | Credit Card Fraud: کلاهبرداری کارت اعتباری |
ATM Skimming: دزدی اطلاعات کارت ATM | Phishing Scams: کلاهبرداری رمزنگاری |
Bank Heist: سرقت بزرگ از بانک | Forgery: جعل و تقلب |
Wire Fraud: کلاهبرداری انتقال وجه | Bank Account Hacking: هک کردن حساب بانکی |
Financial Fraud: کلاهبرداری مالی | Money Laundering: پولشویی |
Banking Scam: کلاهبرداری بانکی | Theft of Funds: دزدی از موجودی |
Check Fraud: کلاهبرداری چکی |